سیستمهای اطلاعات مدیریت و تصمیم گیری کسب و کار
مترجم: حمید اروند
چکیده : در این مقاله نقش سیستمهای اطلاعاتی تشریح داده شده است و توانایی آن در فرایند تصمیم گیری تجزیه و تحلیل شده است. فرایند تصمیم گیری و تاثیر آن بر مدیریت سطح بالا در یک سازمان کسب و کار با تاکید بر تصمیم گیری خودکار توضیح داده شده است. محدودیت ها و چالش های سیستمهای اطلاعات مدیریت بحث شده است و مجموعه ای از نظرات برای افزایش اثربخشی سیستمهای اطلاعات مدیریت در فرایند تصمیم گیری پیشنهاد شده است.
کلمات کلیدی : سیستمهای اطلاعات ، فرایند پردازش تراکنش، سیتمهای اطلاعات مدیریت ،سیستمهای خبره ،
1- مقدمه:
سیستمهای اطلاعات میتوانند با اصطلاحات سه نوع از سیستم فهمیده شوند:
سیستمهای پردازش تراکنش(TPS) ، سیستمهای اطلاعات مدیریت (MIS) و سیستمهای خبره(ES)
MIS چندین زیرمجموعه دارد همچون : سیستهای پشتیبانی تصمیم گیری (DSS)و سیستمهای اطلاعات اجرایی(EIS) .
نقش MIS در پشتیبانی تصمیم بهتر است در چارچوب و مفاد زیرمجموعه سیستم پشتیبانی تصمیم گیری بحث شود
Dss یک سیستم مبتنی بر کامپیوتر است که قادر به تجزیه و تحلیل داده های سازمانی ( یا کسب و کار) است و سپس آنها را در راه تصمیم گیری موثرتر و اثر بخش تر برای استفاده کننده گان ارائه می دهد . برای مثال این سیستم ارائه می دهد :
- مقایسه ارقام فروش برای یک هفته یا ماه
- ارقام درامد مبتنی بر مفروضات تولید محصولات جدید
- عواقب و نتایج تصمیمات مختلف به عنوان تجربه گذشته
DSS قادر به ارائه اطلاعات گرافیکی از طریق یک سیستم خبره و هوش مصنوعی است. معمولا DSS توسط همه سطوح افراد در داخل سازمان تجاری مورد استفاده قرار میگیرد.مدیریت سطح عالی از DSS برای تصمیم گیری استراتژیک ، مدیریت میانی برای تصمیمات تاکتیکی و در حالیکه مدیران اولیه تصمیمات عملیات روزمره استفاده می کنند.
بنابراین فرایند تصمیم گیری نه تنها در هر سازمانی یک جنبه حیاتی است بلکه افراد نیز بر این تصمیمات برای بقایشان در یک محیط کارآفرینی رقابتی سطح بالا وابسته هستند.سیستمهای اطلاعات مدیریت به صورت فزاینده به عنوان ابزار مورد استفاده در تصمیم گیری مطرح شده است(DSS) یک زیر مجموعه ای از( MIS) برای تصمیم گیری هوشمند می باشد .گرچه سیستمهای اطلاعات مدیریت مزایای بسیاری در تصمیم گیری به دست می دهد تعدادی از منتقدان به طور معدود گزارشهایی با این ادعا داشته اند که سیستمهای اطلاعات مدیریت اثرات مضری بر سازمانها دارد و بایستی به صورت محدود مورد استفاده قرار گیرد و یا در صورت امکان از آن اجتناب شود.
به گفته کومار (2006) ،به منظور تعریف (MIS)،بایستی اصولا آن را به سه جنبه ای که آن را تشکیل می دهد تقسیم کرد : مدیریت ، اطلاعات و نظام ها . کومار برای پیشبرد نظریاتش مدیریت را به طور ساده بعنوان فرایندی که مدیران از طریق آن برنامه ریزی ، سازماندهی ، نوآوری و عملیات کنترل را در کسب و کارشان آنجام می دهند در نظر گرفته است. ذاتا یک مدیریت فقط زمانی می تواند وجود داشته باشد که اشخاص و کارکنان مدیریت شوند.
کومار همچنین توضیح می دهد که اطلاعات به طورکلی به داده های تجزیه و تحلیل شده اشاره می کند. به عبارتی دیگر اطلاعات (با نگاه کسب و کار) نتایج و حاصل داده هایی هستند که با استفاده از قوانین ، اصول و نظریه های اقتصاد کلان تجزیه و تحلیل شده اند.
نهایتا سیستم به گفته کومار ، به مجموعه ای از اجزاء به هم پیوسته ای برای یک هدف مشترک اشاره می کند.اغلب به طور طبیعی سیستمهای کسب و کار از سیستمهای کوچکتر شامل می شوند که همگی برای کسب اطمینان از اثربخشی سیستم بزرگ نقش ایفا می کنند . سیستمها از یک سازمان به سازمان دیگر بسته به ماهیت عملیات سازمانی ، اندازه سازمان و اولویتهای سازمانی در رابطه با تعداد زیادی از شاخصه های برجسته دیگر متفاوت هستند.
بر اساس تعاریف فوق سیستمهای اطلاعات مدیریت به سیستم اشاره می کند که به منظور کسب اطمینان از حصول مدیریت مناسب کسب و کار به کار گرفته می شود. اساسا همه جنبه های سیستمهای اطلاعات مدیریت به طور همزمان به منظور کسب اطمینان از کارایی همه جانبه کل سیستم به اجرا گذاشته می شود.شکست در یک بخش به معنی شکستی فراگیر برای دیگر قسمتهاست، در حالیکه همه آنها برای نقشی مستقل طراحی شده اند.
نتیجتا ، یک مدیریت خوب سیستمهای اطلاعات منجر به تصمیم گیری خوب در کسب و کار می شود در عین حال مدیریت ضعیف منجر به تصمیم گیری ضعیف می شود . این اساس و اصل برای مفهوم بنیادی این مقاله است که به تجزیه و تحلیل نقشهای سیستمهای اطلاعات در تصمیم گیری می پردازد.
قابل ذکر است که مطالعه به صورت زیر تنظیم خواهد شد،این مطالعه بامروری کلی نسبت به فرایند تصمیم گیری در کسب و کار که با MIS پیوند میخورد شروع میشود.یک تجزیه و تحلیل گسترده و مرور نسبت به نقش MIS در بهبود تصمیم گیری انجام خواهد شد. سپس با یادآوری حوزه های سوال برانگیز در رابطه با (MIS) و تصمیم گیری دنبال خواهد شد. بعد از آن توصیه هایی برای حل مسائل برجسته داده خواهد شد و نهایتا یک نتیجه گیری برای خلاصه کردن مفاد مقاله داده خواهد شد.
بخش اصلی بحث ، نقش MIS در تصمیم گیری
در ابتدا طبیعی است که بیان شود تصمیم گیری بخشی از سازمان است . دلیلش این است که اکثر عملیاتها در یک سازمان حول تصمیمات گرفته شده توسط مدیریت و سهامداران به گردش در می آیند.و به منظور اینکه تصمیم به طور موثر اتخاذ شود ضروریست که یک سیستم اطلاعاتی خوب وجود داشته باشد زمانی که تصمیم ها بر اساس اطلاعات موجود هستند.
در این مقاله ، جهانگیر نقش چشمگیر اطلاعات در انتخاب تصمیم را بیان میکند.سازمانها بایستی مطمئن شوند که سیستم اطلاعاتی خوبی دارند . بعنوان یک مشاهده کلی قابل توجه ، یک MIS خوب تصمیم گیری خوب را اطمینان می بخشد و همزمان یک MIS بد تصمیم گیری را به سمت تصمیمهای بد سوق می دهد.
تحقیقات در سال 2010 از مشاهده بالا با بیان اینکه کیفیت تصمیم گیری مدیریتی مستقیما به کیفیت اطلاعات در دسترس وابسته است حمایت کرد واز این رو مدیران بایستی محیطی را فراهم نمایند که رشد و ایجادکیفیت اطلاعات را تشویق و کند.
ضرورتا قبل از تصمیم گیری برای کاربرد استراتژی MIS ، حیاتیست که اطمینان حاصل شود از اینکه با سیستم فعلی شما به طور کامل سازگار و مناسب است. این نه فقط کمکی برای جلوگیری از انتخابهای نا منظم است بلکه برای ذخیره و صرفه جویی در زمان و پول است(رودز2010 ، جهانگیر،2005). علاوه بر آن ، این برای استراتژی MIS یا ابزار مورد استفاده برای تصمیماتی که گرفته می شوند بایستی مورد توجه باشد. به عبارتی دیگر نقطه اتصالی مابین تصمیمات اتخاذ شده و MIS که توسط افراد و صاحبان کسب و کار شرکتها مورد استفاده قرار می گیرد وجود دارد(جربو،2005)
یک نکته کلیدی ، مدیریت سیستمهای اطلاعاتی بسیار پیچیده و عرصه حساسی است که گفته می شود با احتیاط بسیار زیاد توسط مدیرانش به کار گرفته می شود. بهمین دلیل برای سازمانها توصیه می شود افرادی که برای کنترل سیستمها قرار می دهند را با دقت انتخاب کنند.یک شخص محتاط تر و حرفه ای ، شخصی است که از چشم انداز مثبت MIS با توجه به تصمیم گیری و سایر حوزه های مرتبط کسب و کار اطمینان حاصل نماید.(لینگهام،2006)
پس به وضوح مشخص شد که تعدادی از آرگومانها ، حقایق ،نظریه ها و مشاهداتی که توسط متخصصین مختلف اقتصاد کلان با توجه به نقشهای سیستمهای اطلاعات مدیریت در بهبود تصمیم گیری ارائه شدند چه چیزهایی هستند؟
برای شروع MIS یک پلت فرم مناسبی برای یک تصمیم گیری خوب فراهم می کند
اساسا بدون ایجاد سیستمهای دریافت اطلاعات مناسب در MIS، برای سازمانها بسیار دشوار خواهد بود که تصمیم گیری کنند.دلیلش این است که آنها در فقدان اطلاعات مورد تایید مجبور به تهیه اطلاعات بی پایه و اساس خواهند شد.علاوه بر این MIS , به طور معمول یک ساختار قوی و محکمی برای ایجاد تصمیمات سخت از طرق ابزارهای سیستماتیک ، اطلاعات بموقع و سیاستهای مدیریتی مناسب و مقررات پایه ریزی می کند.
علاوه بر آن سیستمهای اطلاعات مدیریت زمانی که تصمیمات بحرانی در رابطه با کسب و کار اتخاذ می شود قوانین مربوط به کسب و کار است و همچون خطوط راهنمایی برای کسب و کار عمل می کند. در نتیجه ، مدیران و تصمیم گیرندگان کلیدی جلوگیری می شوند از اینکه از حدود پا را فراتر گذاشته یا در تعهد و مسئولیت کسب و کار زیاده روی نمایند. این بسیار مهم است که به بررسی و اصلاح برای حفظ کسب و کارها کمک می شود بدین گونه اطمینان حاصل می شود از اینکه تصمیمات آزمایش شده (تصمیماتی که جواب داده اند و موفق بودند ) مطرح می شوند در حالیکه تصمیمات آزمایش نشده کنار گذاشته می شوند. مهتر اینکه توانایی و ظرفیت هدایت و راهنمایی کردن ، پیشرفت بهبود عملیات در یک کمپانی را تسهیل می کند.
علاوه بر آن،بیشتر برنامه های MIS با قابلیت بروز رسانی زمان واقعی از رویدادها در یک سیستم یا شرکت اعطا می شوند. با زمان واقعی، محققان به طور ساده به بروز رسانی فوری و آنی رویدادها در یک سیستم اشاره می کنند . بروز رسانی آنی به مدیران کمک می کنند تا اقدامات لازم را در اسرع وقت لازم اتخاذ کنند. بویژه به هنگام کشف ودر مدیریت بحران. پیشرفت و بهبود در عملیات شرکت را با تصمیم گیری به موقع تقویت و تکمیل می کند. این موضوع برای شرکتهایی که در نسل مدرن هر لغزش اندکی در تصمیم گیری می تواند تلفات سنگینی را برایشان در پی داشته باشد بسیار مهم است.
(allen, et al , 2010)
همیشه سیستمهای اطلاعات مدیریت عنصر اصلی تضمین بهبود شرکت هستند. برای نمونه در بیشتر موارد سیستمهای اطلاعات مدیریت می توانند به آسانی بوسیله مالک برای اداره و هدایت اعمال مشخص در زمانهای مشخص برنامه ریزی شوند. در واقع،مدیران میتوانند سیستم را برای انجام بررسی های روزمره و معمول که می توانند در بهبود بهره وری یک شرکت با کشف آسان مشکلات یا اشکالات کمک کنند برنامه ریزی کرد.علاوه بر این ، برنامه ریزی MIS در هزینه های زیاد زمان و منابع برای مالکان صرفه جویی می کند .به عبارتی دیگر با برنامه ریزی مدیران کسب و کار می توانند سیستمها را طوری برنامه ریزی کنند که نقصها و کمبودهای خاص را به صورت خودکار کشف و حتی آنها را برطرف نمایند.
در نتیجه مدیران و اقدامگران سیستم می توانند زمان و منابعی را که باید بر نظارت یا ریشه یابی مسائل هزینه کنند برای استفاده های مهم و حیاتی دیگر صرف کنند.بوسیله برنامه ریزی روزانه و جاری یک سیستم اطلاعات مدیریت ، کسب و کار برای پیشرفت مثبت مهیا می شود و منابع برای قسمتهای صحیح کسب و کار صرف می شوند.
به عنوان یک نکته اساسی ، یک کاربرد MIS خوب امروزه می تواند انجام دادن وظایف چندگانه به طور همزمان باشد. این پتانسیل برای چندوظیفه ای کارایی در یک شرکت را افزایش می دهد بدین گونه که چندین عملیات کسب و کار را می توان به طور همزمان اداره کرد.
نزدیک به نکته بالا ، جهانگیر می گوید تعدادی از MIS به چند کاربر برای همه محتوای یکسان به طور همزمان اجازه دسترسی بدون هیچ اختلافی را می دهند.این توانایی مسئولیت پذیری اپراتورهای کسب و کار را از اینکه چندین نفر می توانند به محتوای یکسان دسترسی یافته و بررسی کنند بالا می برد گرچه همسان باشند یا نباشند . بعنوان یک حقیقت عمده بیشتر سازمانها رنج پاسخگویی ضعیف مسئولان را با اختیار اداره جزئیات مشخص و معین تسکین می دهند.این عمل تامینی تعدادی از MISها است که اقتصاددانان آن را نقش (GATE –KEEPING) MIS در تصمیم گیری و بهبود همه جانبه سازمان معرفی می کنند.
در حالتی دیگر،یک MIS نقش ثبت و ضبظ را بازی کند یا یک پایگاه که بتواند به آسانی اطلاعات محرمانه یا با ارزش را نگهداری کند را نهادینه می کند. در اصل تصمیم گیری اغلب مطالعه کار مشخص و معین گذشته نامیده می شود(جهانگیر،2005).این اشاره به نگهداری اطلاعات در شرایط دردسترس است. به طور معمول پایگاههای داده مکانهای آینده بازیابی اطلاعات را فراهم می کنند.اصولا ثبت و ضبط و ابزار پایگاه داده MIS و ابزار پایگاه داده این اطمینان را بوجود می آورند که تصمیمها به طور باثبات گرفته می شوند در حالیکه کسب و کار به آرامی جریان دارد.
در کمک برای مباحثه راجع به نقش MIS در بهبود تصمیم گیری ، رودز نیز چنین اضافه می کند که :
سیستمهای اطلاعات مدیریت دسترسی سریع به اطلاعات را برای مدیران فراهم می کنند . می تواند شامل تعامل با تعامل با دیگر سیستمهای پشتیبانی تصمیم ، تحقیق و بررسی اطلاعات ، رجوع به اطلاعات خارجی ، و تکنیکهای بالقوه داده کاوی نیز باشد. این سیستمها همچنین می توانند اهداف استراتژیک را با تصمیمات عملی گرفته شده مقایسه کنند، راهنمای مدیران به منظورتشخیص اینکه تصمیماتشان تا چه اندازه متناسب با استراتژی ساز مانی است می باشد.
خلاصه اینکه رودز به طور ساده معتقد است که سیستمهای اطلاعات مدیریت یک عامل کمک بزرگ برای گرفتن اطلاعات زنده از سازمانها است.متاسفانه سازمانهای بسیار کمی هستند که قادر هستند چنین نقشی را به دست بگیرند و حتی دیگر سازمانهای جامعه را به چنین کار مشابهی سوق دهند. همین دلیل بهبود محدود در تصمیم گیری بر اساس فقدان اطلاعات زنده است. راه ساده حل چنین چالشی در ادامه در پیشنهادهای همین مقاله داده شده است.
در طول سالهای اخیر استفاده سیستمهای اطلاعات خودکار افزایش داشته است. تا حد زیادی ، این سیستمهای خودکار به طور اساسی فرایند تصمیم گیری را در جهت مثبت تغییر دادند.به طور مثال ،بوسیله کاربرد MIS اتوماتیک ، شرکتها مجبور نیستند به خدمات 24 ساعته کارگران تکیه کنند.در عوض ماشینها قادر هستند برای انجام کارها از طرف ما برنامه ریزی شوند. البته این بعنوان یک مزیت بزرگ در تصمیم گیری زمانی به مدیران پیشنهاد می شود که آنها از تصمیم گیری بویژه در موارد فنی که می توانند به بهترین حالت توسط سیستمهای خودکار تفسیر و حل شوند آسوده باشند.
یک نکته احتیاطی ، سازمانها نبایستی به طور کامل روی سیستمهای خودکار تکیه کنند بویژه زمانی که تصمیماتی که گرفته می شود دارای پیامدهای جانبی برای سازمان است.چرا که سیستمهای خودکار ممکن است گاهی اوقات معیوب بوده و نظارت مکرر دوره ای احتیاج باشد.بنابراین صحیح نیست قربانی اعتماد بیش از اندازه به سیستمهای خودکار شد.جهانگیر (2005) توصیه می کند مدیران و مالکان شرکتها اطمینان حاصل کنند از اینکه یک حالت تعادلی در بکارگرفتن عناصر انسانی در عملیات درحالیکه تعدادی وظایف به سیستمهای خودکار واگذار شده است، بیابند.با ترکیب این دو ، جهانگیر توضیح می دهد که اطمینان خواهد داد که هر دو هدف سازمان با عملی کردن هردوباهم در زمانیکه بیشینه سازی پتانسیل به خاطر ارزیابی و تعادلهای عملیات بوسیله مدیران انجام شده است.
و باز ، MIS مشهور است برای محول کردن عملیاتهاش به روشهای سیستماتیک عملیاتها. به طور قطع این اطمینان را می دهد که تصمیم ها منظم و برنامه ریزی شده اتخاذ شوند که این هم در اصل عینیت را در طول تصمیم گیری تشویق می کند.در نتیجه ، کسب و کار و فرایند تصمیم گیری با فرمول عملیات منظم و سیستماتیک بهبود یافته است. (Jawadekar, 2006, p.363-370)
جهانگیر (2005) اضافه می کند که اصول ، استراتژیها و روشهای عملیات در MIS می توانند به طور خردمندانه توسط اقتصاددانان برای جداسازی و غربال کردن تصمیمهای خوب از تصمیمهای بد استفاده شود.پس از اینکه غربالگری انجام گرفت تصمیمات خوب تشویق شده درحالیکه تصمیمهای بد با دلسردی کنار گذاشته می شوند. در حقیقت ، این یقین را تضمین می کند که در شرایط اتخاذ تصمیم ها توسط سازمان واقعا به طور مستقیم و سریع برای بهبود تصمیم گیری پیوند می خورد.
تعداد قابل توجهی از محققان براین تمرکز دارند که MIS گرایش دارد با امتحان روشهای آزمون پذیر عملیات به صورت ابزار عملی تر کسب و کار درآید. این استدلال و موضوع از اینروست که می تواند اطلاعات ملموسی را فراهم کرده که در اتخاذ تصمیمهای منطقی و مستدل مورد استفاده قرار گیرند.( Jawadekar, 2006, p.350-355) این در تضاد بزرگ با اکثریت ابزارهای کسب و کار است ، که در حال حاضر بیشتر فرضی هستند. در حقیقت تصمیمها بر اساس سیستمهای اطلاعات مدیریت زمانی که با همتایانشان مقایسه می شوند دقیقتر وبا دوام تر وقابل اتکاتر هستند – که این به نوبه خود بهبود تصمیمهای کسب و کار را تشویق می کند.
نهایتا، سیستمهای اطلاعات مدیریت نقش بسیار مهمی در ارائه طیف گسترده ای از گزینه های کارآمدی که تصمیم گیرندگان می توانند انتخاب مورد دلخواه را بکنند دارند.ضرورتا این اطمینان را می دهند که انتخابهای تصمیم گیرندگان خروجی مثبت داشته باشند. این بعنوان حقیقتی مهم ، دلیل این است که بسیاری از تصمیم گیرندگان تمایل به استفاده از ابزارهای MIS هنگام انتخابهای دشوار کسب و کار دارند. به عنوان یک مفهوم مشهور داشتن انتخابهای تصمیم خوب تصمیمات مناسب رشد و ترقی را در کسب و کار تضمین می کند.
(Vittal & Shivraj, 2008, p.360-365; Jawadekar, 2006, p.356-359)
3- نتیجه گیری و پیش3نهادات:
باوجود نقشهای مثبت MISمدیریت در فرایند تصمیم گیری ، تعداد کمی چالش که سودمندی MIS را محدود می کند وجود دارند. اینها شامل:
- ماهیت پویای MISباعث شده است که برای تعدادی از سازمانها نگهداشتن اصول ، راهبردها ، کارها و حتی ایده ها و اندیشه ها دشوار شود.
- موقعیتهای گوناگون تصمیم گیریهای متفاوت را می طلبد . این چالشهایی را برای نظریه پردازان سیستمهای اطلاعات مدیریت ایجاد می کند که MIS انطباق پذیر نیست.
- نهادینه سازی ، برنامه ریزی ، نظارت و ارزیابی سیستمهای اطلاعات مدیریت تخصص و خبرگی می طلبد چیزی که بیشتر سازمانها فاقد آن هستند.
- اجرای برنامه های MIS برای تعدادی از سازمانها نسبتا پر هزینه است – به ویژه آنهایی که کوچک بوده و صاحبانشان از نظر مالی در شرایط خوبی نیستند.
- MIS بیشتر یک رشته علمی است در حالیکه کسب و کار یک رشته هنرمحور است.در نتیجه ، پیدا کردن راهی میانه که بتواند هردو را به هم متصل کند برای تعدادی از نفرات بکلی چالش آور است.
- بسیاری از سازمانها سیستم تصمیم گیری به خوبی تعریف نشده است. بنابراین حتی با ابزار صحیح MIS، خیلی کم می توانند به بهبود تصمیم گیری دست یابند.
بر اساس این محدودیتها ، در ذیل علاوه بر مسائل که از بحث و گفتگوی اصلی ناشی می شوند توصیه هایی پیشنهاد شده است :
- بایستی نظارت بر MIS به منظور جلوگیری از عواقب شوم ناشی از نادیده گرفتن MIS، افزایش یابد.
- مدیران و مالکان کسب و کار بایستی روشی برای استفاده اطلاعات که مناسب فرایندهای مختلف تصمیم گیری در کسب و کارهای مختلف باشد داشته باشند.
- مدیریت بایستی انجام MIS با روابط متعادل و متقابلا وابسته را که در آن در حین رعایت منزلت و جایگاه، کارگران و سیستمهای خودکار به کار گرفته می شوند، تشویق کند.
- نهادهای کسب و کار بایستی روشی جدید برای آموزش در رابطه با سیستمهای اطلاعات مدیریت پیدا بکنند.
- یک سیستم کسب و کار تعریف شده خوب بایستی برای فراهم کردن محیط کاری با ثبات برای MIS پرورده و تکامل یافته شود. یک محل خوب برای شروع ، محل متمرکزی خواهد بود که همه تصمیمات در کسب و کار از طریق کانالهای مربوطه گرفته می شوند.
- مدیران کسب و کار باید اطمینان کسب کنند که اشخاص حرفه ای استخدام کنند که قادر هستند هر دو MIS و فرایند تصمیم گیری را به خوبی اجرا کنند.
- اصولا این توجه ذاتیست که با وجود این حقیقت که مقاله تحلیلی است ، تحقیق بیشتری نیاز است به منظور کسب اطلاعات در رابطه با دانش عمومی انجام شود. علاوه بر این صاحبان کسب و کار باید بیاموزند با هر تغییری در MISو تصمیم گیری کنار بیایند بدون اینکه ایجاد فرایند مثبت در تصمیم گیری چالش برانگیز شود. نهایتا حیاتیست بخاطر آوردن اینکه بهبود در تصمیم گیری اساسا متوسط اطمینان از رضایت مشتری در حالیکه کسب و کار در روندی موفقیت آمیز قرار دارد. تمام استراتژیهای MIS بایستی در یک راه و روشی تدوین گردد که اهداف کسب و کار فوق دست یافتنی باشند.
Management information systems and business decision making:
review, analysis, and recommendations
Srinivas Nowduri
Bloomsburg University of Pennsylvania
Abstract
The role of Management Information Systems is described and analyzed in light of its capability for decision making. Decision making process and its impact on top level management in a business organization is explained with an emphasis on automated decision making.Limitations and challenges of MIS are discussed and a set of six recommendations proposed for increasing the effectiveness of MIS in the decision making process.
Keywords: Information Systems, Transactional Processing Systems, TPS, Management Information Systems, MIS, Expert Systems