3- استراتژی های رقابتی ، عملکرد کسب و کار، مدیریت دانش
استراتژی های رقابتی: هدف از استراتژی رقابتی ایجاد مزیت رقابتی در صنعت می باشد . شرکت با این استراتژیها میتواند به تصمیمات اتخاذ شده دست یابد [21] استراتژیهای رقابتی عمومی بصورت تمایز ، تمرکز وهزینه تعریف می شوند [22] تفاوت کسب و کار شرکت و استراتژی رقابتی در ارتباط با مدیریت دانش می باشند . گرانت معتقد است همکاری همگرا شدن دانش سازمان و دانش فردی است . دانش عاملی بنیادی در ایجاد مزیت رقابتی است [23] عملکرد دانش یک سازمان توسط کاربرد فناوری اطلاعات در مدیریت دانش و استراتژی رقابتی سازمان افزایش می یابد [24] استراتژی رقابتی بطور مؤثر به عنوان یک منبع دانش منحصر به فرد استفاده می شود . تا ارتباطی بین دانش و استراتژی برقرار کند .
داونپورت و پروساک معتقدند مدیریت دانش باید با مزیت رقابتی و استراتژی اداری داخلی سازمان ترکیب شود [25] . در نتیجه استراتژی رقابتی قادر خواهد بود فعالیت مدیریت دانش به عنوان استراتژی مدیریت دانش به منظور حمایت از اهداف و ماموریتهای شرکتهای بزرگ برای تضمین از رقابت مورد کاربرد قرار گیرد [26] .
استراتژی فاکتور کلیدی برای ایجاد ارزش عملکرد در سازمانهای کسب و کار می باشد . استراتژی شامل مجموعه های متفاوتی از فعالیتهاست که اهداف و چشم اندازهای بلند مدت شرکت را به انجام می رساند [27]
استراتژی رقابتی عمومی یکی از استراتژیهای شناخته شده ای است که شامل سه عامل می باشد : 1 رهبری هزینه هدف شرکت کم کردن هزینه در صنعت خویش می باشد . 2 تمایز هدف شرکت منحصر به فرد و متفاوت بودن در بازارا خویش است . 3 تمرکز شرکت تلاش می کند به خریداران ، خط تولید یا بازارهای تمرکز کند [27] .
عملکرد کسب و کار ارزیابی همه ی تلاشهای انجام شده برای رسیدن به اهداف کسب و کار می باشد [28] .
والکر و رئورینگ و رئوکرت عملکرد را به سه دسته تقسیم می کنند، اثر بخشی ، کارائی و انطباق .
اثر بخشی نسبت خروجی به منابع ورودی است که به عنوان نسبت سرمایه گذاری به عملکرد تعریف می شوند . کارائی یا بهره وری محصول یا خدمت ارائه شده توسط میزان رشد فروش یا نرخ اشتراک بازار می باشد . در نهایت انطباق توانائی پاسخگویی شرکت ها در زمانی است که با تهدیدهای و یا فرصتهای محیطی مواجه می شوند . و به عنوان نرخ فروش در طول دوره ی اول که محصول به صورت موفق وارد بازار می شود ، اندازه گیری می شود [29].
متد های مختلفی برای اندازه گیری عملکرد کسب و کار وجود دارد . متدهای از قبیل هدف ( کمی ) و ذهنی ( قضاوتی ) ، معیارهای از قبیل مالی ( سود ، فروش و غیره ) و عملیاتی ( مانند رضایت مشتری ، کیفیت ) و سومین روش از طریق روش اولیه ( از سازمان ) و ثانویه ( از پایگاه داده ) برای اندازه گیری عملکرد کسب و کار مورد استفاده قرار می گیرد [30,31] .
در این مقاله عملکرد کسب و کار توسط 6 مولفه بررسی شده است که شامل استراتژی و هدایت کسب و کار، فروش و بازاریابی، اثربخشی کارگروهی، مدیریت مالی، فرآیندها و سیستم ها، رضایتمندی فردی می شود.
مدیریت دانش: دانش مفهوم تشخیص داده از اطلاعات است . داده شامل جریانی از رویدادها ، واقعیت ها ، مشاهدات ، یا ادراک توسط یک سازمان می باشد. مجموعه ای از داده های است که به طور مؤثر مورد استفاده قرار می گیرد . دانش تبدیل اطلاعات است و شامل اعتقادات ، مفاهیم ، ادراک و متدولوژیها است [32, 33]. دانش بالاترین سطح از سلسله مراتب و اطلاعات در سطح میانی و داده در پایین ترین سطح قرار می گیرد [32] .
سازمان با مدیریت دانش توسعه یافته قابلیت منحصر به فردی خواهد داشت [34] و شرکت هایی با مدیریت دانش پیشرفته بستگی به میزان قابلیت آنها از مدیریت دانش دارد .
مدیریت دانش می تواند بطور همزمان ایجاد دانش در کیفیت و کمیت را افزایش دهد .اسپک مدیریت دانش در جریان سازمان را شامل توسعه دانش نوآوری ، توزیع دانش مورد نیاز ثبت و ذخیره دانش برای آینده و کابرد و یکپارچگی دانش در کل سازمان بیان می کند [35] .
گولد مدیریت دانش مؤثر را به عنوان یک قابلیت ضروری برای سازمان تعریف می کند که در تمام حوزه های قابلیت اش تأثیر می گذارد . حوزه های قابلیت شامل زیر ساخت که عبارتند از تکنولوژی ، فرهنگ و ساختار و فرآیندها عبارتند از فراگرفتن ، حفظ ، کاربرد و تغییر می شود [16] . مدیریت دانش مربوط به چهار مؤلفه اصلی از قابلیت که شامل قابلیت فراگیری ، قابلیت حفظ ، قابلیت کاربرد و قابلیت تغییر می شود[16,32] . قابلیت فراگیری توسعه دانش از داده و اطلاعات سازمان می باشد . قابلیت حفظ به عنوان گرفتن دانش و تمرکز بر فرآیند بازیابی دانش از سازمان تعریف می شود . قابلیت کاربرد توانائی استفاده ای دانش از سازمان می باشد . قابلیت تغییر توانائی ارتباط یا تبدیل دانش سازمانی به دیگر افراد می باشند . [32,33]
4- مدل مفهومی پژوهش
برای تدوین فرضیات تحقیق، هر پژوهشگری نیازمند مدل مفهومی است تا بر اساس آن ضمن شناسایی متغیرهای فرضیات، روابط بین این متغیرها و تعاریف مفهومی آنها را تبیین نماید.
شکل (1) مدل نظری پژوهش
با توجه به مدل مفهومی تحقیق، فرضیات عبارتند از:
فرضیه 1: استراتژی رقابتی بر روی میزان عملکرد کسب و کار تأثیر مستقیم ، معنا دار و مثبت دارد .
فرضیه 2: استراتژی رقابتی بر روی مدیریت دانش تأثیر مستقیم ، معنا دار و مثبت دارد .
فرضیه 3: مدیریت دانش بر روی میزان عملکرد کسب و کار تأثیر مستقیم ، معنا دار و مثبت دارد .
5- روش پژوهش
در این پژوهش ابتدا با بررسی منابع کتابخانهای و مقالات مرتبط در این زمینه، مبانی نظری پژوهش تدوین گردید. سپس مدل مطرح شده به عنوان مدل پژوهش قرار گرفت. از 3 پرسشنامه استاندارد با سوالات چندگزینه ای برای جمعآوری اطلاعات استفاده شد. پرسشنامه استراتژی های رقابتی شامل 22 سوال، پرسشنامه مدیریت دانش شامل 41 سوال و پرسشنامه عملکرد کسب و کار شامل 30 سوال می باشد. جامعه آماری شامل 170 شرکت کوچک و متوسط در استان خوزستان میباشد. با توجه به جدول مورگان 118 شرکت به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جلوگیری از میزان افت حاصل از عدم برگشت پرسشنامهها تعداد 125 پرسشنامه توزیع گردید که از این تعداد 121 پرسشنامه ارجاع داده شد و از این تعداد 118 پرسشنامه قابل قبول مبنای پژوهش قرار گرفت. برای آزمون فرضیهها از روش مدلسازی معادلات ساختاری توسط نرمافزار آموس مورد استفاده قرار گرفت. همچنین برای سنجش پایایی و تعیین سطح عاملها از نرمافزار SPSS استفاده گردید.
6- تعیین روایی و پایایی پرسشنامه:
7-1 . روایی:
مفهوم روایی به این پرسش پاسخ میدهد که ابزار اندازهگیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را میسنجد. بدون آگاهی از اعتبار ابزار اندازهگیری نمیتوان به دقت دادههای حاصل از آن اطمینان داشت. روایی مقیاس را می توان از طریق موارد زیر شناسایی کرد: روایی سازه، روایی ملاکی، روایی محتوایی. برای بررسی اجزاء تشکیل دهنده (گویهها) پرسشنامه اطمینان از معرف بودن ویژگی های لازم که پژوهشگر قصد اندازه گیری آنها را دارد، از روایی عاملی استفاده شدهاست. اعتبار عاملی صورتی از اعتبار سازه است که از طریق تحلیل عاملی بدست میآید. با توجه به اینکه مدل های اندازه گیری یکی از مدلهای معادلات ساختاری است و با توجه به اینکه مبنای اصلی در مدلهای اندازهگیری تحلیل عاملی تاییدی است به همین دلیل به بررسی روایی و بارهای عاملی هر سوال در بخش معادلات ساختاری پرداخته میشود.
7-2 . پایایی:
قابلیت اعتماد یا پایایی یکی از ویژگیهای فنی ابزار اندازهگیری است. مفهوم یاد شده به این امر سر و کار دارد که ابزار اندازهگیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست میدهد. برای تعییین میزان پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. این مقدار برای کل پرسشنامه ها 0.84 محاسبه گردید. و با توجه به اینکه آلفای کرونباخ بیش از 75/0 در تحقیقات علوم انسانی مورد قبول است لذا پایایی پرسشنامه ها تایید میگردد.
مقایسه میانگین عاملها
برای تعیین سطح عاملها آزمون T مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از این آزمون در جدول 1 آورده شده است.
جدول 1 نتایج آزمون T
متغیر
|
Mean
|
Sig. (2-tailed)
|
فاصله اطمینان 95/0
|
حد پایین
|
حد بالا
|
StrRe
|
25/5
|
00/0
|
25/1
|
77/1
|
KM
|
74/4
|
01/0
|
34/0
|
71/0
|
BP
|
52/5
|
00/0
|
3/1
|
76/1
|
همانطور که در جدول شماره 2 مشاهده میشود، مقدار معناداری عاملها کمتر از 05/0 میباشد لذا میتوان نتیجه گرفت میانگین هر 3 عامل دارای تفاوت معناداری با مقدار 4 (به دلیل استفاده از طیف 7 تایی لیکرت) می باشند و با توجه به فاصله اطمینان 95/0 میتوان گفت که میانگین عاملها در سطح قابل قبولی قرار دارند. میانگین عامل عملکرد کسب و کار دارای بالاترین سطح است. کمترین سطح را عامل مدیریت دانش به خود اختصاص داده است و پاسخ دهندگان نسبت به این عامل نظر زیاد مثبتی ندارند.
7- آزمون فرضیهها
روش آماری به کار گرفته شده برای این پژوهش "مدلسازی معادلات ساختاری" است. این روش یکی از
روش های رایج چند دههی اخیر در علوم اجتماعی، علوم مدیریت و پزشکی بودهاست. این مدل سازی مشخص می نماید که دادههای جمعآوری شده از نمونه آماری، مدل نظری را مورد حمایت قرار میدهند یا خیر و کدام جزء مدل توسط دادهها تایید و کدام یک نیاز به اصلاح دارد. در معادلات ساختاری باید قبل از هرچیز برازش مدل مورد بررسی قرار گیرد. در برازش مدل به این سوال پاسخ داده میشود که "داده ها تا چه حدی مدل را مورد حمایت قرار میدهند؟". برای پاسخ به این سوال از شاخصهای کلی استفاده شده است.
نتایج به صورت زیر میباشد:
مقدار مربع کای برای مدل مذکور 51.05 میباشد و با توجه به اینکه مقدار P که بزرگتر از 05/0 میباشد میتوان نتیجه گرفت که مقدار مربع کای برای این مدل قابل قبول است.
شاخص های تطبیقی CFI[1] و NFI[2] به ترتیب 0.93و 0.91.5پس با توجه به اینکه هر دو دارای مقدار بزرگتر از 9/0 میباشند که این دو شاخص نیز نشان میدهد مدل توسط دادهها به خوبی مورد حمایت قرار گرفتهاست.
شاخص نیکوئی برازش (GFI[3]) نیز دارای مقدار0.93 بزرگتر از 9/0 است که نشان از برازش خوب دادهها توسط مدل دارد.
مقدار شاخص RMSEA[4] دارای مقدار 036/0 میباشد که برای بررسی قابل قبول بودن این مقدار از شاخص PCLOSE استفاده شده است. با توجه به اینکه مقدار این شاخص 0.65 بزرگتر از 05/0 است میتوان نتیجه گرفت که مقدار شاخص RMSEA برای مدل پژوهش قابل قبول است.
در نتیجه با توجه بهاین نتایج مدل از برازش خوبی برخوردار است.
برای بررسی تایید یا رد فرضیهها از شاخص جزئی P استفاده گردید. در جدول 4 فرضیهها به همراه ضرایب رگرسیونی و مقدار P ارائه شده است.
جدول 4: نتایج آزمون فرضیهها
فرضیه
|
فرضیه
|
ضریب رگرسیونی
|
P
|
1
|
StrRe
|
<---
|
KM
|
0.42
|
0.00
|
2
|
KM
|
<---
|
BP
|
0.51
|
0.00
|
3
|
StrRe
|
<---
|
BP
|
0.32
|
0.02
|
نتایج نشان میدهد که فرضیه اول یعنی تاثیر استراتژی های رقابتی بر مدیریت دانش با اطمینان 95/0 تایید می شود. مقدار P مربوط به فرضیه دوم کوچکتر از 05/0 است و میتوان نتیجه گرفت که در سطح معناداری 05/0 مدیریت دانش بر عملکرد کسب و کار به طور مثبتی تاثیر دارد. با توجه به مقدار P مربوط به فرضیه سوم میتوان نتیجه گرفت که استراتژی رقابتی با ضریب رگرسیونی 0.32 بر عملکرد کسب و کار با اطمینان 95/0 تاثیر دارد.
8- بحث و نتیجهگیری
یکی از جنبه های مهم توسعه عملکرد کسب و کار استفاده از استراتژی های رقابتی و قابلیت های مدیریت دانش می باشد.
در این پژوهش تاثیر استراتژیهای رقابتی بر روی عملکرد کسب و کار با تاکید بر مدیریت دانش مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور از مدل مفهومی استفاده گردید. برای جمعآوری دادههای مورد نیاز از 3 پرسشنامه استفاده شد. پایایی پرسشنامه نیز با آلفای کرونباخ 84/0 تایید گردید.
نتایج آزمون T نشان داد که میانگین عاملها در سطح خوبی قرار دارند. میانگین عامل عملکرد کسب و کار دارای بالاترین سطح است. کمترین سطح را عامل مدیریت دانش به خود اختصاص داده است و پاسخ دهندگان نسبت به این عامل نظر زیاد مثبتی ندارند. برای آزمون فرضیهها روش معادلات ساختاری بکار گرفته شد.
شکل 2: مدل معادله ساختاری
شرکتی که استراتژی های رقابتی آن بر اساس تمایز است باید محصولات و خدمات منحصر به فرد به همراه توسعه برند تجاری و تصویر خوب از مدیریت به ارمغان آورد.
دلیل اینکه رابطه ی ضعیفی بین استراتژی رقابتی و عملکرد کسب و کار وجود دارد این است که در واقعیت عملکرد کسب و کار ناشی از چندین عامل مختلف در حوزه های مختلف می باشد به همین دلیل تاثیر یک عامل مانند استراتژی های رقابتی بسیار مشکل است که به صورت جداگانه مورد بررسی قرار داد.
نتایج نشان داد که مدیریت دانش عامل میانجی خوبی برای تاثیر گذاری استراتژی های رقابتی بر روی عملکرد کسب و کار می باشد. نتایج حاصله از این تحقیق نتایج پژوهش های قبلی در این زمینه را مورد تایید قرار میدهد .
تاثیر استراتژی تمایز ازتاثیر استراتژی هزینه بر روی استراتژی های رقابتی بیشتر است پس استراتژی تمایز در بهبود عملکرد کسب و کر موثرتر می باشد. این یافته از مقاله، نتیجه مقاله تاثیر استراتژی های رقابتی، مدیریت دانش و انطباق کسب و کار الکترونیکی بر روی عملکرد را که توسط سوهانگ سو ارائه شده است را تایید می کند.
از بین فاکتورهای استراتژی های رقابتی تمایز و از قابلیت های مدیریت دانش قابلیت تغییر بیشترین تاثیر را بر روی متغیر های مکنون خود می گذارند که این دو عامل را می توان به نوعی هم راستا و هم جهت قرار داد زیرا شرکتی که قصد تغییر با استفاده از دانش خود دارد می تواند با تمایز قائل شدن در محصولات و خدمات خود این تغییر را مشادهد نماید.
اجرای مدیریت دانش به سازمانها این امکان را می دهد که از تمام منابع خود استفاده نمایند و به قابلیت های مدیریت دانش خود پاسخ صحیح داده در نتیجه باعث می شود رقابت پذیری سازمان افزایش یافته و عملکرد سازمان بهبود یابد.
حال انتظار میرود با برنامهریزی و سرمایهگداری بر روی مدیریت دانش ، این سیستم عملکرد بهتر ی خواهد داشت.
مراجع
[1] Luliya Teeratansirikool, Sununta Siengthai,"Competitive strategy, performance measurement
and organizational performance: empirical study in Thai listed companies".
[2] Parthasarthy, R. 2007. Fundamental of strategic management, Boston, MA:
Houghton Mifflin Co.
[3]Beard, D.W. and Dess, G. 1981. “Corporate-Level Strategy, Business-Level
Strategy, and Firm Performance”, Academy of Management Journal, vol. 24,
no. 4, pp. 663-688
[4] Allen, R.S. and Helms, M.M. 2006. “Linking strategic practices and organizational
performance to Porter‟s generic strategies”, Business Process Management,
vol. 12, no. 4, pp. 433-454.
[5] Kaplan, R.S. & Norton, D.P. 1996. The Balanced Scorecard: Translating Strategy
into Action, Boston: Harvard Business School Press.
[6] Gosselin, M. 2005. "An empirical study of performance measurement in
manufacturing firms", International Journal of Productivity and Performance
Management, vol. 54, no. 5/6, pp. 410-438.
[7] Chenhall, R.H. 1997. “Reliance on manufacturing performance measures, total
quality management and organizational performance”, Management
Accounting Research, vol. 8, pp. 187-206.
[8] Joiner, T.A., Spencer, X.S., and Salmon, S. 2009. “The effectiveness of flexible
manufacturing strategies: The mediating role of performance measurement
systems”, International Journal of Productivity and Performance Measurement,
vol. 58, no. 2, pp. 119-135.
[9]Shu-Hung Hsu(2012) Effects of Competitive Strategy, Knowledge Management and E-Business Adoption on Performance, The Journal of Human Resource and Adult Learning, V ol. 8, Num. 2,42-49
[10]Sebahattin Yildiz,Adem Karakaks (2012)Defining methods and criteria for measuring business
performance: a comparative research between the literature in
Turkey and foreign, Published by Elsevier Ltd. Selection and/or peer-review under responsibility of the 8th International Strategic Management Conference, Procedia - Social and Behavioral Sciences 58 ,pp 1091 – 1102.
[11] Evans, D. M., & Smith, A. C. T. (2004). Augmenting the value chain: Identifying competitive advantage via the Internet. JITTA:
Journal of Information Technology Theory and Application, 6(1), 61- 79.
[12] Homburg, C., Krohmer, H., & Workman, J. P. (1999). Strategic consensus and performance: The role of strategy type and
market-related dynamism. Strategic Management Journal, 20(4), 339-357.
[13] Lederer, A., Mirchandani, D., & Sims, K. (1997). The link between information strategy and electronic commerce. Journal of
Organizational Computing and Electronic Commerce, 7(1), 17-34.
[14] Kamssu, A. J., Reithel, B. J., & Ziegelmayer, J. L. (2003). Information technology and financial performance: The impact of being
an Internet-dependent firm on stock returns. Information System Frontiers, 5(3), 279-288.
[15] Shigang Yan(2010), Competitive Strategy and Business Environment: The Case of
Small Enterprises in China, Vol. 6, No. 11, ISSN 1911-2017 E-ISSN 1911-2025.
[16] Gold, A. H., Malhotra, A. & Segars, A. H (2001). Knowledge management : An organizational capabilities perspective. Journal of
[17] Hashim, M. K. (2000). Business strategy and performance in Malaysian SMEs: A recent survey. Malaysian
Management Review, 35(2), 1-10.
[18] Slater, S. F., & Narver, J. C. (1993). Product-market strategy and performance: An analysis of the Miles and Snow
Strategy types. European Journal of Marketing, 27(10), 33-51.
Management Information Systems, 18(1), 185-214.
[19] TIN-CHANG CHANG1,* AND SHU-HUI CHUANG((2009), Performance Effects of Knowledge Management:
Corporate Management Characteristics and
Competitive Strategy Enablers, T. C. Chang, S. H. Chuang / Asian Journal of Management and Humanity Sciences, Vol. 4, No. 4, pp. 181-199.
[20] Wu, F. (2001). Bring “E” to corporate America: The drivers of E-business adoption and its impact on firm performance.
Dissertation Abstracts International, (UMI No. 3037027).
[21]Porter, M. E. (1985). Competitive Advantage: Creating and Sustaining Superior
performance. New York, NY, USA: Free Press.
[22]Spanos, Y. E., & Lioukas, S. (2001). An examination into the causal logic of rent
generation: contrasting Porter’s competitive strategy framework and the
resource-based perspective. Strategic Management Journal, 22, 907-934.
[23]Grant, R. M. (1996). Toward a knowledge-based theory of the firm. Strategic
Management Journal, 17(Special Issue), 109-122.
[24]Zack, M. H. (1999). Developing a knowledge strategy. California Management
Review, 41(3), 125-145.
[25]Davenport, T., & Prusak, L. (1998). Working Knowledge: How Organization
Manage What they Know. Cambridge, Massachusetts, USA. Harvard
University Press.
[26]Gronhaug, K., & Nordhaug, O. (1992). Strategy and competence in firms,
European Management Journal, 10(4), 438-444.
[27] Porter, M. E. (1980). Competitive strategy: Techniques for analyzing industries and competitors. New York: Free Press.
[28] Akal, Z. (1992), Performance Measurement and Control in Business, MPM, No. 473. Ankara.
[29]Ruekert, R. W., Walker, O. C., & Roering, K. J. (1985). The organization of
structure and performance. Journal of Marketing, 49.
[30] Venkatraman, N. and Ramanujam, V. (1986), Measurement of business performance in strategy research: A comparison of
approaches, Academy of Management Review, 1(4), pp.801-808.
[31] Lee Sang M. (2004), Impact Of Data Warehousing On Organizational Performance Of Retailing Firms, International Journal
Information Technology & Decision Making, 3 (1), pp.61-79.
[32]Becerra-Fernandez, I.,Gonzalez, A. & Sabherwal, R (2004). Knowledge management challenges, solutions, and technologies. New
Jersey: Person Prentice Hall.
[33] Laudon, K. C. & Laudon, J. P. (2006). Management information systems: managing the digital firm. New Jersey: Person Prentice
Hall.
[34] Darroch, J. (2003). Developing a measure of knowledge management behaviors and practices. Journal of Knowledge management,
7(5), 41-54.
[35]Spek, R., & Spijkervet, A. (1997). Knowledge Management: Dealing Intelligently
T. C. Chang, S. H. Chuang / Asian Journal of Management and Humanity Sciences, Vol. 4, No. 4, pp. 181-199, 2009