بازاریابی ویروسی”viral marketing”
تعریف بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی امکان بهرهگیری از بازگشت مراجعین بیطرف یعنی مصرفکنندگان را فراهم میآورد. از آنجاییکه همسالان و اطرافیان مشتری تاثیر خارقالعادهای بر تصمیم خرید مشتری دارند. ، باید با شناسایی این افراد قدرت مشتری خود را افزایش دهیم. همانطور که اظهارات مثبت یک منبع موثق، اعتبار دوچندانی به محصول و خدمات میبخشد، عقاید و نظرات و دوستان، همکاران تجاری و افراد فامیل نیز بر تصمیم خرید مشتری تاثیر می گذارد.ویا در تعریفی دیگر می توان گفت که بازاریابی ویروسی هر استراتژی است که افراد را به انتقال پیام بازاریابی به دیگران تشویق میکند و ایجادکننده امکان رشد ترویجی در نمایش و نفوذ پیام است.
دو بینش در بازاریابی ویروسی وجود دارد که عبارت است از:
۱٫دنیایی که در آن بازاریابان میتوانند با هزینههای تقریباً معادل صفر مشتری ایجاد کنند.
۲٫پیشنهاد میکند که ارتباطات از حالت “بازاریاب – مصرفکننده” به طرف “مصرفکننده- مصرفکننده” جابهجا شود. در واقع، بیشترین قدرت در فروش محصولات و ایدهها از طریق بازاریاب به مشتری صورت نمیگیرد، بلکه از طریق مشتری به مشتری انجام میشود.
دلیل محبوبیت بازاریابی ویروسی
شبکههای اجتماعی کاملاً به سمت وب حرکت کردهاند. اکنون بخش بزرگی از دوستان و اعضای خانواده هر شخص روی خط است یا به زودی به آن متصل میشود. تماس شخصی بر روی وب تقریباً به صورت رایگان است. هر شخص می تواند در عرض کمتر از یک روز با صد نفر ارتباط برقرار کند و هر کدام از این صد نفر نیز به نوبه خود میتوانند با بیش از صد نفر دیگر ارتباط برقرار سازند. در واقع هرم ارتباطی میتواند در مدت یک روز ساخته شود، تاثیر شبکه نقش مهمی را ایفا میکند. همان طور که افراد بیشتری ثبتنام میکنند، آنها میتوانند با گروه بزرگتری ارتباط برقرار کنند و به زودی تعداد کل به صورت تصاعدی افزایش مییابد.
کارهای شرکتها برای ایجاد انگیزه در مشتریان
•خدمات یا مفاهیم ارزشمند
•تشویق مالی (در شکل رقابت و مسابقه یا برنامههای حق و حساب)
•احساس تشخص به علت همراه بودن با نام و نشان تجاری شرکت
•سرگرمی (انیمیشن، کارت پستال و …. )
انواع بازاریابی ویروسی
ویروسی ارزشی: در این حالت افراد تجربیات با کیفیت خود را با دیگران سهیم میشوند. فرد “الف” محصولی را امتحان میکند و آن را خوب مییابد، پس او به فرد “ب” می گوید که او نیز این محصول را امتحان کند. در این حالت محصولات باید به اندازه کافی خوب باشند تا منجر به ترغیب افراد شوند. در واقع استفاده از این جمله که “این موضوع را برای دوستان خود به صورت رایگان ارسال کنید” یک محصول را ویروسی نمیکند، بلکه آنها فقط به استفادهکنندگان اجازه میدهند تا درباره محصولات خوب با دیگران صحبت کنند.
ویروسی حیلهای: افراد به دلایل زیادی، از طریق تشویق دیگران سعی در فروش محصول میکنند. فرد “الف” سعی میکند تا فرد “ب” را متقاعد کند که محصول را امتحان کند، زیرا ممکن است در صورت استفاده فرد “ب” از آن محصول، فرد “الف” پاداشی دریافت کند. در این حالت استفادهکننده بایستی احساس کند که پاداش ارزشمند است و این که محصولات به اندازه کافی خوب باشند که برای نارضایتی احتمالی دیگران بتوان ریسک کرد. به عبارت ساده، زمانی که محصولات به اندازه کافی با کیفیت نیستند، افزودن پاداش ممکن است منجر به واکنش شدید استفادهکننده در برابر فروش شود.
ویروسی حیاتی: افراد میخواهند تا در تجربیات خود با کسانی شریک شوند که به محصولات معین و ویژهای نیاز دارند. فرد “الف” میخواهد در تجربه یک محصول با فرد “ب” شریک شود و فرد “ب” نیاز به محصول دیگر دارد و … نرمافزار آکروبات (acrobat) و سایت ای – بی (eBay) مثالهایی از این دستهاند. در این حالت استفادهکننده بایستی احساس کند که آن تجربه و محصول ارزشمند است تا علاوه بر ایجاد تغییر در خود شخص، دلیلی برای ارسال آن به دیگران نیزداشته باشد.
ویروسی مارپیچی: افراد میخواهند تا در تجربیات شاد، و یا جالب با دیگران شریک شوند. فرد “الف” میخواهد تجربه خود را با فرد “ب” در میان بگذارد، به خاطر این که او فکر میکند که فرد “ب” نیز آن موضوع را مثل خودش شاد، و یا جالب میداند. ذکر این موضوع لازم است که محصولات و کالاهای اجباری مناسب این طبقه نیستند.
ویروسی ناخوشایند: افراد به دیگران درباره تجربیات منفی خود هشدار میدهند. فرد “الف” محصول را امتحان میکند و درمییابد که محصول خیلی بدی است سپس او مانع استفاده فرد “ب” از این محصول میشود. کسی که محصولاتی با کیفیت پایین ایجاد میکند که مطابق با نظر و سلیقه استفادهکننده نیست یا محصولاتی که استفادهکننده حالت مزورانهای را در آن محصول مشاهده میکند، این نوع ویروس را ایجاد میکند.
نتیجه آن که برای ویروسی ساختن بایستی نوع آن را در نظر داشت. شرکتها باید سعی کنند تا نیازها و خواستههای استفادهکنندگان خود را شناسایی و برای برآورده ساختن و ارضای آن نیازها و خواستهها، محصولاتی را ایجاد کنند که منجر به یک تجربه مثبت در استفادهکننده شود. مطابق با بررسیهای صورت گرفته به طور متوسط استفادهکنندگان بر خط، دوازده نفر دیگر را از تجربه خرید خود آگاه میکنند و این پویایی، قدرت بازاریابی ویروسی است.
مشکلات بازاریابی ویروسی
کنترل نام و نشان تجاری: این که شرکت، کنترلی بر روی نام و نشان تجاری خود ندارد. شرکت نمیداند که در آینده چه کسی قصد برقراری ارتباط را دارد. در نتیجه، بسیاری از پیامها ممکن است توسط افرادی غیر از مخاطبان هدف به پایان برسد. علاوه بر این در بعضی موارد افراد ممکن است، پیام را تعدیل یا چیزی را به آن اضافه کنند که این باعث ادراک متفاوت افراد از نام و نشان تجاری شرکت شود، چیزی که مورد نظر شرکت نبوده است .
رشد بدون نمودار (نگاره): بازاریابی ویروسی میتواند به مسیرهای رشد غیر قابل پیشبینی منجر شود. این موضوع که چنین رشدی مورد انتظار شرکت بوده یا خیر و این که حتی اصلاً شرکت خواستار این رشد بوده یا نه، به درستی مشخص نمیشود. چنین مسیرهای رشدی ممکن است منجر به تغییرات ناگهانی و غیر منتظره در مسیر استراتژیک شرکت شود که میتواند به صورت معمایی حل نشده در آید.
فقدان سنجش و اندازه گیری: شرکت همیشه نمیتواند فردی را که پستهای الکترونیک را دریافت میکند و آنچه را که انجام میدهد، پیگیری کند. در بسیاری از موارد مشخص کردن این که چه افرادی خدمات شرکت را انتخاب کردهاند، از طریق تکنیکهای بازاریابی ویروسی امکانپذیر نیست.
تهدید روابط شخصی: اگراین نوع بازاریابی به صورت ضعیفی عمل کند، این نوع بازاریابی میتواند در ابعاد وسیع باعث خدشهدار کردن موقعیت بازاریاب شود. دریافت یک پست الکترونیک تجاری توسط یک دوست به طور ناخواسته، میتواند روابط فرد را با شخصی که این نامه را برایش ارسال کرده است، تضعیف کند که این موضوع ممکن است باعث از دست دادن یک دوست و عصبانیت از بازاریاب شود که این پیام ناخواسته را برای فرد ارسال کرده است.
برخی راهکارهای غلبه بر مشکلات بازاریابی ویروسی
•ایجاد نام و نشان تجاری بسیار قوی که تحمل تعبیر و تفسیرها را داشته باشد و یا ابداع رهیافت و راهکاری که فاقد نام و نشان تجاری باشد.
•انتخاب و استفاده کردن از ویروسی که دارای ارزش زیادی است و محدود ساختن روابط.
•آشنایی و شناخت قوانین و مقررات و آموزش طرفداران شرکت
•گسترش، تنظیم و هدفگیری در مورد ویروسهایی که دارای ارزش هستند.
آنچه مسلم است بازاریابی ویروسی یک هدف نیست، بلکه بخشی از استراتژی جامع بازاریابی شرکت است. در واقع اگر هدف عمده فعالیتهای پست الکترونیک، ایجاد نام و نشان تجاری است به منظور تحقق این هدف، میتوان از بازاریابی ویروسی استفاده کرد.
نتیجه آن که اگر چه ممکن است شرکتی مهارت و زبردستی خاصی در ارایه پیامهای مهم را داشته باشد و همه قوانین و مقررات مربوط به پست الکترونیک را نیز در نظر داشته باشد، ولی مهمترین مساله این است که اگر مصرفکننده از سایت بازدید کند و چیزی کمتر از انتظار خود را مشاهده کند، شرکت در امر بازاریابی ویروسی موفق نخواهد شد و بایستی جدیتر به این قضیه نگاه کند.
۱۰ روش موثر برای بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی به مردم این امکان را میدهد تا از محصولات و سرویسهای شما به صورت رایگان استفاده کنند. این امکان در جهت چند برابر کردن و سرعت بخشیدن به فروش شما در اینترنت بسیار موثر خواهد بود. ایده پنهان در بازاریابی ویروسی این است که شما تبلیغ خود را به همراه جایزهای در اختیار دیگران برای استفاده یا هدیه آن به دیگران، قرار میدهید.
۱٫به دیگران اجازه دهید از مقالههای شما برای استفاده در وبسایت، مجله الکترونیکی، خبرنامهها و کتب الکترونیکی خود بهرهمند شوند. منبع و امکان چاپ مجدد مقاله را در انتهای آن قرار دهید.
۲٫اجازه دهید دیگران از هر هدیه رایگان شما به عنوان جایزه برای فروش محصول یا معرفی خدمات شما استفاده کنند.
۳٫اجازه دهید دیگران از صفحه تبادل نظر online شما روی وبسایت خود استفاده کنند. بعضی افراد این صفحه را در اختیار ندارند، میتوانید در ازای اجازه استفاده دیگران از این صفحه، بنر خود را در بالای صفحه اضافه کنید.
۴٫به دیگران اجازه دهید بر روی سرور شما وبسایتی به رایگان ایجاد کنند. به ازای فضای رایگانی که در اختیار آنها قرار میدهید، از فضای تبلیغاتی وبسایتهای آنان استفاده کنید.
۵٫به دیگران اجازه دهید لینک سایت خود را در دفترچه راهنمای رایگان وبسایت سایت شما قرار دهند و در مقابل از آنها بخواهید لینک وبسایت شما را در وبسایت خود قرار دهند.
۶٫سرویسهای online رایگانی مانند: Email رایگان، ثبت رایگان در موتورهای جستجوگر و … در وبسایت خود ارایه نمایید. به دیگران اجازه دهید از این سرویسها در وبسایت یا مجله الکترونیکی خود بهره گیرند.
۷٫به دیگران اجازه دهید نرمافزارهای رایگان شما را به دوستان خود هدیه دهند. فراموش نکنید تبلیغات خود را در داخل برنامهها قرار دهید.
۸٫امکان بهرهگیری از نمونه طرحهای گرافیکی وبسایت و یا خبرنامه را برای دیگران فراهم آورید تا از آنها استفاده نموده یا به دیگران هدیه دهند، شما فقط تبلیغات خود را در آنها بگنجانید.
۹٫اگر کتاب الکترونیکی دارید، به دیگران اجازه دهید تبلیغات خود را به رایگان در آن اضافه کنند. به یاد داشته باشید با این کار، آنها کتاب الکترونیکی شما را در اختیار بازدیدکنندگان وبسایت خود یا مشترکین مجله الکترونیکی خود قرار میدهند.
۱۰٫امکان استفاده از کتاب الکترونیکی خود را برای دیگران فراهم آورید. اجازه دهید دیگران کتاب الکترونیکی شما را به بازدیدکنندگان خود ارایه نمایند. بازدیدکنندگان جدید نیز باید بتوانند کتاب را در اختیار دیگران بگذارند. ادامه این کار موجب پخش شدن ویروسی کتاب الکترونیکی شما و در حقیقت تبلیغ شما و محصولات و خدمات شما در اینترنت میشود.
چند استراتژی بسیار موثر در بازاریابی ویروسی
•ارایه این امکان که افراد از مجموعه محصولات و خدمات در سایت به طور مجانی استفاده کنند، این در واقع قویترین استراتژی بازاریابی ویروسی است. ایدهای که در پس بازاریابی ویروسی قرار دارد، این است که شرکت تبلیغ خود را با ارایه یک کالا یا خدمت مجانی به افراد عرضه کند.
•نوشتن مقالاتی که موضوعات آن مرتبط با محصول یا خدمت مورد نظر نیز هست. در این ارتباط، باید به افراد اجازه استفاده مجدد از این مقالات را در وبسایتشان یا جای دیگر داد، چرا که آنها با معرفی مرجع و منبع مقاله و اشاعه محتویات آن به طور غیر مستقیم و ناخودآگاه اقدام به بازاریابی به نفع شرکت میکنند.
•امکان ارسال هر یک از صفحات یا متون موجود در وبسایت شرکت به وسیله بازدیدکنندگان به دوستان و اطرافیانشان، به طوری که افراد تنها با وارد کردن نام و نشانی ایمیل مورد نظر خود بتوانند متن مورد علاقهشان را به فرد دیگری ارسال کنند.
•ایجاد امکان عضویت بازدیدکنندگان در سایت شرکت و همچنین ایجاد امکان ارسال خبرنامه به ایمیل کاربران و ارایه فضای کافی به آنها برای ساخت سایت شخصی به طور رایگان و در زیرمجموعه سایت اصلی شرکت، تا از این طریق هم آنها به فضایی برای ارایه مطالب خود و رسیدن به اهدافشان دست یابند و هم شرکت امکان تبلیغ برای کالا و خدمات خود را در آن فضا داشته باشد.
•در نظر گرفتن تالارهای گفتگو به منظور تماس و گفتگو با افراد و نیز برقراری ارتباط میان آنها با یکدیگر به صورت online به این ترتیب تبادل اطلاعات و ارتباطات میان افراد با هم و با شرکت بسیار آسان میشود.
•انتشار یک کتاب الکترونیک (Ebook) و دادن این اجازه به افراد که تبلیغات مورد نظر خود را ضمیمه این کتاب کنند که به آنها انگیزه لازم را جهت انتقال کتاب مورد نظر به سایرین میدهد. به این ترتیب پیام یا تبلیغ مورد نظر شرکت به آسانی انتقال مییابد. به علاوه حتی محتوا و موضوع کتاب در صورت جذابیت میتواند مورد توجه و علاقه خوانندگان قرار گرفته و انگیزه لازم را برای فرستادن آن به دیگران در آنها ایجاد کند.
یک مثال از بازاریابی ویروسی
خالق برندهای فورد، شل، باربی، آمریکن اکسپرس، … و اخیرا آی بی ام و کوداک، می فرمایند: وظیفه اصلی یک شرکت تبلیغاتی این است آگهی هایی بسازد که بتواند به فروش محصول مورد تبلیغ منجر شود و آگهی می تواند به فروش بالا دست پیدا کند، که بتواند برند خلق کند.
ایشان گاهی اوقات هزینه های پافشاری بر روی چنین عقیده ای را هم پرداخته اند. هر چند که این پافشاری در نهایت به محبوبیت بیشتر انجامیده است. یک نمونه از بازاریابی ویروسی در زیر آمده است:
این تبلیغات چی معروف برای یکی از خودروهای سواری فورد ( فورد اسپرتکا ) یک تیزر ساخت که سر و صدای زیادی کرد. در این تیزر گربه بخت برگشته ای به دلیل کنجکاوی زیاد سر خود را لای سقف شیشه ای این خودروی هاچ بک از دست می دهد. طرح این آگهی از سوی فورد پیش از آن که کار نهایی روی ساخت آن به پایان برسد، رد شد. گروههای طرفدار حیوانات هم پس از درز یافتن ویدئوی این تیزر به وبلاگ ها، مخالفت شدید خود را با آن اعلام داشتند. اما دیگر کار از کار گذشته بود. تصاویر این آگهی توانستند به مدد یک کار بازاریابی ویروسی ( Viral Marketing ) موفق به اینترنت راه یافته و فروش خوب حدود ۵۳ هزار دستگاه خودرو را برای این هاچ بک جوان پسند فورد رقم بزند. این تیزر چنان حیرت آور گسترش یافته بود که سایر خودروسازان از جمله مزدا و فولکس واگن هم تلاش زیادی کردند تا با انجام ابتکار هایی مشابه این موفقیت را تکرار کنند. اما این موفقیت هرگز تکرار نشد.
با سابقه ای که خالق این تیزر در ساخت آگهی های موفق دارد، به احتمال زیاد پیش بینی نظر منفی سفارش دهنده نسبت به این تیزر کار چندان مشکلی نبود. در واقع این تبلیغ توانست با استفاده از شیوه بازاریابی دهان به دهان اینترنتی به نتیجه مطلوب برسد.
راه اندازی یک کمپین بازاریابی ویروسی
بازاریابی ویروسی به هیچ وجه نمی تواند جایگزینی برای یک استراتژی جامع بازاریابی باشد. در بکارگیری بازاریابی ویروسی برای ایجاد تبلیغات فرد به فرد، این تکنیک نباید به عنوان یک عملگر مستقل معجزهگر در نظر گرفته شود.
با این حال که پیام ها و استراتژی ها از یک کمپین تا کمپین دیگر شدیداً متفاوتند، اما اکثر کمپینهای موفق در بازاریابی ویروسی رویکردهای نسبتاً مشابهی دارند. این رویکردها غالباً به صورت ترکیبی استفاده می شوند تا اثر ویروسی کمپین را حداکثر کنند.
کمپین های ویروسی موفق، به سادگی منتشر می شوند. کلید موفقیت در این است که بتوانید مشتریانتان را ترغیب کنید تا شرکت یا برنامه های تبلیغی شما را به دوستان و همکارانشان پیشنهاد دهند و آنها نیز به آشنایانشان بگویند و همین طور الی آخر. یک کمپین بازاریابی ویروسی موفق می تواند پیام بازاریابی شما را با سرعتی شگفت انگیز به هزاران مشتری بالقوه برساند.
هنگام ایجاد یک کمپین، بازاریابان باید شیوه ای که افراد پیام یا کمپین آنها را به یکدیگر منتقل می کنند ارزیابی کنند. در اینجا مراحل راه اندازی یک کمپین بازاریابی ویروسی بررسی شده است.
۱- ایجاد محتوایی متقاعد کننده
خلق یک محتوای با کیفیت غالباً پر هزینه تر از ارائه ی ساده یک محصول رایگان است، اما نتایجش اکثراً بهتر است. شوخ طبعی و استغاده از طنز معمولاً یک جزء اساسی هر کمپین بازاریابی ویروسی است. یک قاعده کلی این است که محتوا باید انگیزاننده باشد و احساسات شخصی که پیام را می بیند بر انگیزد. همین حقیقت به تنهایی موجب بهره گیری بسیاری از برند های کوچک از مزایای کمپین های ویروسی مبتنی بر محتوا شده است. به طور معمول، برندهای بزرگتر نسبت به احتمال واکنش منفی محافظهکارترند و کمتر ریسک پذیرند. کلید موفقیت این کمپین ها، یکی یا تعدادی از موارد زیر است: زمان ورودشان، میزان قابل رؤیت بودن آنها یا سادگی ایدهشان.
۲- هدف گذاری درست مخاطبان
چنانچه یک کمپین برای مناطق (کشورها) یا مخاطبین خاصی طراحی شده باشد، بازاریابان باید اطمینان حاصل کنند که کاشته هایشان در جهت همان مخاطبان است. اشتباه در این زمینه می تواند منجر به شکست کمپین حتی پیش از شروع آن شود. قدرت نفوذ و اثرگذاری گروه های مرجع و رهبران عقیده بر تصمیمگیریهای افراد بسیار قابل توجه است.
۳- انتشار اولیه کمپین
انتشار اولیه ی پیام اصلی جزء کلیدی یک کمپین بازاریابی ویروسی است. انتشار اولیه، عمل پراکندن ویروس کمپین در بین گروه اولیه ایست که آنها کمپین را به دیگران منتقل می کنند. اینترنت بستر گسترده ای از گزینه های انتشار اولیه را فراهم کرده است:
•ایمیل/پیامک
•فروم های آنلاین (گروه های گوگل)
•شبکه های اجتماعی (فیس بوک)
•محیط های گفتگو (MSN messenger)
•وبلاگ ها
۴کمپین موفق بازاریابی ویروسی
۱٫ رونالدینهو در تبلیغ نایکی (Nike) با عنوان Touch of Gold
در این تبلیغ، رونالدینهو، در حالی که یک جفت از کفشهای جدید نایکی را بر پا داشت بیش از دو دقیقه به انجام حرکات خارق العاده اش با توپ پرداخت ! این ویدئو بیش از ۲۳ میلیون بار تنها بر روی سایت یوتوب دیده شد. و این کاربران بودند که دوستانشان را به دیدن این فیلم دعوت می کردند و برخلاف شیوه های معمول این تبلیغ در میان برنامه های پربیننده ی تلویزیونی پخش نشد ! بلکه کاربران با هدف دیدن همین کلیپ وارد صفحه ی یوتوب می شدند ! فوق العاده است، نه ؟
۲٫ تبلیغ Free Macbook Air با شعار My Heart will Go on
تنها هوشمندی طراحان این تبلیغ استفاده از بخشی از متن موسیقی فیلم تایتانیک نبود، بلکه این بار کاربران با هدف برنده شدن یک macbook رایگان، لینک مورد نظر شرکت را به دیگران معرفی می کردند و این باعث شد این کلیپ بیش از ۲۱ میلیون بار دیده شود !
باید بگوییم که این بار ترکیبی از “affiliation program “و” viral marketing” به موفقیت(Macbook)کمک کرده است.
GuitarMasterPro .3
شاید این ساده ترین شکل یک بازاریابی ویروسی بوده است ! فردی که بسیار خوب گیتار می نوازد در پایان بر روی کاغذ می نویسد که گیتار نواختن را در GuitarMasterPro آموخته است ! کاربرانی که برای مشاهده ی نوازنده ای فوق العاده این کلیپ را می بینند در پایان ناخواسته تحت تاثیر تبلیغ مورد نظر قرار خواهند گرفت ! و این آگهی را برای دوستان دیگرشان ارسال خواهند کرد تا آنها نیز از این موسیقی زیبا لذت ببرند ! لذتی که البته به کام مدیرانGuitarMasterPro هم خوش خواهدآمد!
۴٫ هاتمیل Hotmail
هر چند امروز در عصر شبکه های اجتماعی سایتهایی مثل فیسبوک و مای اسپیس کولاک می کنند، ولی خیلی قبل تر از اینها، Hotmail پیشتاز عرصه ی بازاریابی ویروسی بود. هاتمیل که در سال ۱۹۹۶ حدود ۵۰۰ هزار کاربر داشت، در زمان کوتاهی آنها را به ۱۲ میلیون نفر رساند و این رشد رویایی فقط به خاطر استفاده از تکنیک بازاریابی ویروسی و به مدد اینترنت میسر شد.
بدین صورت که هاتمیل در انتهای هر ایمیلی که توسط کاربرانش ارسال می شد، یک متن کوتاهی را قرار داده بود که در مورد سرویسهای هاتمیل توضیح می داد.
عوامل موفقیت کمپینهای اثربخش ویروسی
۱٫واحد پول اجتماعی(social currency)
واحد پول اجتماعی اصطلاح جدیدی است که معانی بسیاری برای آن متصور است. بهطور کلی میتوان گفت که ما چیزهایی را به اشتراک میگذاریم که به ما در کسب وجهه و پرستیژ اجتماعی کمک کنند و یا موجب شوند که در مقایسه با سایرین جایگاه مطلوبتری بیابیم. برای مثال رستورانهای بسیار خاص و مجلل با قیمتهای نجومی از تکنیک واحد پول اجتماعی بهرهبرداری میکنند و سبد مشتریان خود را دارند. لذا همواره تقاضا برای این قبیل محصولات لوکس و تجملی وجود دارد. این قبیل برندها تمایز را نه از طریق هزینه و قیمت پائین بلکه از طریق تجمل بدست میآورند و قادر هستند پیام خود را اینگونه منتشر کنند. این محصولات نیاز کاربران به اعتبار و شأن اجتماعی را رفع میکنند.
۲٫پیامهای موسوم به قُلاب(Triggers)
این قبیل پیامها موجسواران خوبی هستند و خود را سوار بر موجهای خبری روز میکنند. برندهای هوشمند رادارهای فرصتیاب قدرتمندی دارند و میتوانند با تحلیل اخبار و رویدادها، خود را همگام آن سازند. برای مثال رویدادهایی مثل المپیک و حتی رویدادهایی نظیر جنگ، قحطی، رکود اقتصادی، … میتوانند بسترساز بالندگی برخی برندها شوند. برای مثال آمار فروش یک رستوران به نام مریخ در سال ۱۹۹۷، همزمان با پرتاب کاوشگر موسوم به رهیاب به سمت سیاره سرخ (مریخ) به ناگهان رشدی تصاعدی را تجربه کرد. این افزایش فروش به دلیل هوشمندی مسئولان این رستوران و راهاندازی بهنگام کمپین مریخ و پوشش خبری این رویداد فضایی منحصر به فرد بود.
۳٫هیجان و احساس
ضرب المثلی قدیمی در زبان انگلیسی وجود دارد با این مضمون که وقتی چیزی توجه ما را به خود جلب میکند، ناخودآگاه آن را با دیگران درمیان خواهیم گذاشت؛ به زیان خودمانی تعجب مایه توجه است. انسان موجودی احساسی و سرشار از هیجانات است و برقراری پیوندهای عاطفی با او، بهترین راه برای تعمیق مناسبات با بشر محسوب میشود. جونا برگر با بررسی رویدادها و آرشیوهای پُرخواننده نیویورک تایمز، به منظور شناسایی عوامل مؤثر بر محبوبیت این یادداشتها، دریافت که محتوای دارای بار احساسی و هیجانی بیشترین مخاطب را به خود جذب میکنند. در گذشتهای نه چندان دور، غالب محصولات تنها قادر بودند که دو احساس بینایی و شنوایی مصرفکنندگان را تحت تأثیر قرار دهند. اما نوآوریهای صورت گرفته، تولیدکنندگان را به شتاب واداشت تا از دیگر هیجانات و ظرفیتهای احساسی مصرفکنندگان به درستی بهرهبرداری کنند و تمام حواس بشر را درگیر سازند.
۴٫جمع گرایی
انسان موجودی اجتماعی است و دوست دارد از همنوعان خویش تبعیت کند. انسانها در برداشتن قدم اول دچار تردیدهای بسیاری میشوند اما با مشاهده رفتار دیگران آنها نیز به جمع میپیوندند و سعی میکنند تا همرنگ جماعت شوند. آیا تاکنون به بساط متکدیان نگاهی انداختهاید؟ این افراد میکوشند تا با قراردادن چند سکه و القای اینکه دیگران کمک کردهاند، سایر افراد را نیز به کمک مالی ترغیب نمایند. انسان موجودی اهل تقلید است و این رفتار بشر نشأت گرفته از ساختار مغزی او و به ویژه نورونهای آیینهای که در کتاب “نورومارکتینگ: نظریه و کاربرد” از انتشارات بازاریابی به آن پرداخته شده است. بنابراین خود آغازگر این موج باشیم، خود اولین هوادار برند خود باشیم و خود این محصولات را با علاقه تولید و به مصرف رسانیم. امروزه بُرد از آن برندهایی است که مبتنی بر خرد جمعی شکل میگیرند و بر اساس آن خود را ترویج میکنند.
۵٫عملگرایی
انسانها دارای هوش عملیاتی سرشاری هستند و به دنبال هر فرصتی میگردند تا به دیگران مشورت بدهند و یا ارائه راهکار کنند. به همین دلیل است که بازاریابی متکی بر طرفداران (Advocate Marketing ) عملکرد مناسبی دارد، چرا که مشتریان علاقمندند تا به همنوعان خود کمک کنند و گرهای از مشکلات آنها بگشایند. بنابراین تلاش کنیم تا جامعه هواداران خود را سر و سامان دهیم و آنها را بعنوان سفرای برند خود در نظر گیریم. چرا که هواداران و حامیان برند از اثربخشترین عوامل در نشر پیام یک برند و تبلیغات دهان به دهان هستند.
۶٫داستانگویی
مردم تنها اطلاعات را به اشتراک نمیگذارند، بلکه آنها داستانسرایی میکنند. داستانها مثل اسب تروا هستند که محموله آن ایده، برند و اطلاعات است. داستانها حامی محصولات و فرآوردههای یک برند هستند و به آن اعتبار میبخشند، ضمن آنکه موجب انتشار ویروس گونهی پیام برند میشوند.بازاریابی ویروسی به اعتقاد برخی از کارشناسان امر، پربازدهترین نوع بازاریابی به ویژه در سطح اینترنت و شبکه جهانی است و میتواند موجی عظیم به راه بیندازد. فرآیندهای اجتماعی خرید و فروش را میتوان به مدد اقدامات سنجیده به گونهای از بازاریابی ویروسی تبدیل کرد و آن را از طرق کانالهای متعدد منتقل ساخت. امروزه نقل قولهای دهان به دهان به واسطهی شبکههای اجتماعی و توسعه اینترنت شکلی جدید به خود گرفتهاند و به سادگی منتشر میشوند.
کلید کامیابی در کمپینهای این چنینی در این است که بتوان مشتریان را در جهتی اقناع کرد که پیام برند را با تمایل خود به دوستان و نزدیکانشان انتقال دهند. این مهم، ضرورت ایجاد محتوای غنی، هدفگذاری دقیق مخاطب، انتقال و پراکنش صحیح از طریق کانالهای صحیح و اعمال کنترل و نظارت بر نتایج را ایجاب میکند.
منابع
.Brooks,kim, Viral marketing : pitfall or windfall?february 24, 2000
Graham, Novembe, What does viral marketing really mean October 11, 1999
Hespos, tom, Leveraging the power of viral marketing , November 2, 2000
.Heyman , Darian , The basics of viral marketing ,November 19, 1999
Kirby, Novemb, Online viral marketing : The strategic synthesis inpeer- to- peer brand marketing , Brand channelwhite paper , july ,2004
.Krishnamurthy, sandeep, is viral marketing all it, s cracked up to be? May 9, 2000
.Riley, November, What makes it viral ? july 6, 2000
. Rohrbacher, Blake, The power of viral marketing , November 8 , 2000
1-خسروی، محمدرضا، بازاریابی ویروسی چیست؟،سال ۱۳۹۰
۲-دیواندری،علی.سعیدی،صبا. استراتژی بازاریابی ویروسی الکترونیکی فرصت ها و چالشها.سال۱۳۹۰