نقش برنامه ریزی استراتژیک فرهنگی در ارتقای بهره وری سازمانی ، توسعه و تکامل
چکیده :
هدف از اجرای این تحقیق ، بررسی نقش برنامه ریزی راهبردی فرهنگی در ارتقاء ، توسعه و تکامل سازمان ها درکشورهای اسلامی مثل ایران و مقایسه آن با دیدگاههای 2 گروه از مدیران فرهنگی و اساتید دانشگاهی حول محور این موضوع است . از این رو ، دراین خصوص در ابتدا به بررسی موضوعاتی مثل برنامه ریزی راهبردی ، مدیریت استراتژیک ، محدوده های فرهنگی و برنامه ریزی راهبردی فرهنگی با تکیه بر روش های مذهبی می پردازیم و سپس به سنجش و تحلیل آماری فرضیه های تحقیقی مربوط به دیدگاه گروهها اشاره می کنیم . نتایج بدست آمده از سنجش آماری نشان می دهد که فرهنگ مذهبی رابطه معناداری با ارتقای بهره وری سازمانی ، توسعه و تکامل دارند . گذشته از این ، این نتایج ، اثبات کننده دیدگاههای 2 گروه تحت بررسی حول محور تأثیر فرهنگ مذهبی بر بهره وری سازمانی ، توسعه و تکامل است .
لغات کلیدی : مدیریت راهبردی ، برنامه ریزی راهبردی ، برنامه ریزی راهبردی فرهنگی ، دولت های اسلامی ، بهره وری ، تکامل
مقدمه
در مدیریت راهبردی فرهنگی ، و روش های برنامه ریزی استراتژیک فرهنگی ، برنامه ریزی ، اجرا و ارزیابی در سازمان ها بر پایه سیستم های ارزش جوامع استوار است . در واقع یک مدیر نقش سازنده ای را در اجرای رهبری و روش های مدیریت موفق ایفا می کنند . ( از طریق بررسی جدی ارزش های غالب مشتق شده از موقعیت فرهنگی جامعه ) برنامه ریزی راهبردی ، یک تکنیک مدیریتی است که با هدف شناسایی نقاط ضعف و قوت سازمان و چالش ها و فرصت های بوقوع پیوسته در آن طراحی می شود .
این تکنیک ، به دیدگاه آینده و نحوه دسترسی به نتایج بهینه تکیه دارد . برنامه ریزی راهبردی بر اهداف بلندمدت سازمان ، ارزیابی قابلیت ها در تحقق یافتن اهداف ، بررسی فاکتورهای محیطی تکیه دارد . این فاکتورها تأثیر فاحشی را بر سازمان وارد ساخته و منجر به شناسایی استراتژیهای عملیاتی می شود . بنا به اظهارات و تعاریف ، استراتژی شامل برنامه ریزی فرهنگی است و روش را در ایجاد رابطه میان منابع ، ارتقای دستورالعمل ها ، توسعه اقتصادی ، تداوم پذیری ، کیفیت منابع ، استفاده بهینه از گرایشات بین المللی در مذاکرات و برنامه ریزیهای فرهنگی ارائه می دهد . ( 2002 ، 1690 ، استونسون 2004 ، مروری بر تمایلات فراملیتی در برنامه ریزی فرهنگی) . امروزه ، محدوده های جغرافیایی و سیاسی ، از میان رفته و حوزه های فرهنگی در معنای جدید ، پدیدار شدند . فرآیند توسعه مربوط به استراتژی ، ریشه در ایده ها ، افکار ، سئوالات و توصیه های ایجاد شده طی سالهای اخیر دارد . تشخیص اهمیت ادغام استراتژی فرهنگی با فرآیندهای برنامه ریزی نیز ، به یک الگوی تلویحی و اثرگذار تبدیل شده است . ( فلوریدا 2003) ، تحت این شرایط خلاقیت صرفاً یک محرک در ایجاد هنر نیست بلکه یک مؤلفه محوری در خلق کارآفرینی و طراحی روش های جدید در کنترل چالش های شهری امروزی است . ( ماتارسو 2001) از این رو نقش بسزایی را در تداوم پذیری توسعه شهری ایفا می کند . ( باینچی 1999 ) . در این تحقیق ، در ابتدا به بررسی نقش و تأثیر فرهنگ آمیخته با یک روش مذهبی در برنامه ریزی راهبردی سازمان ها پرداختیم و به نکات قانع کننده ای حول محور عملکردهای سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و مذهبی سازمانها اشاره کردیم .
محدوده های فرهنگی
در عصر ارتباطات و دانش و نیز وقوع فرآیندهای جهانی شدن باید به تأیید مفهوم محدوده های سیاسی و جغرافیایی و کم رنگ شدن آن در مقایسه با گذشته پرداخت . انسان ها و جوامع در این عصر جدید ، قادر به تفکیک ساختارهای فعلی از ساختارهای فرهنگی و عقلانی اند . در واقع ، پیشرفت در فنآوریهای انسانی ، زمینه را برای تبادل ، انتقال و اشاعه مفاهیم فرهنگی فراهم می سازد . سازمان ها در چنین شرایطی ملزم به ایجاد روابط اجتماعی گسترده با سایر افراد و سازمانها هستند . از این رو ، اجرای روشهای جدید برنامه ریزی ، اجرا و ارزیابی خط مشی های فرهنگی با تکیه بر الگوهای مدیریت فرهنگی و به منظور ارائه یک فرهنگ بهینه ، مدنظر قرار گرفته شد . امروزه شاهد پیدایش یک مفهوم جدید تحت عنوان الگوی فرهنگی و نقش آن در سازماندهی مدیریت فرهنگی هستیم . هدف اصلی بسیاری از مدیران مشروع سازی اقدامات اجرا شده در سازمان است . ( با طراحی و تدوین یک الگوی ارتباطی در مدیریت راهبردی فرهنگی و تحلیل نقاط ضعف ، قوت ، فرصت ها و هشدارها در سازمان ها و محیط های بیرونی) . از سوی دیگر یا فرایند تشخیص زمینه را برای اجرای مدیریت راهبردی فرهنگی مهیا می سازد .
برنامه ریزی راهبردی فرهنگی با یک روش مذهبی
برنامه ریزی راهبردی تا کنون در حوزه های سیاسی ، نظامی ، اقتصادی و اجتماعی اکثر سازمانها و مؤسسات به مرحله اجرا درآمد . پیامدهای ارزشمند این قبیل برنامه ها ، توجه اکثر کارشناسان را به خود معطوف ساخته است .
پیشینه این فرآیندها در حوزه های فرهنگی محدود و کم اهمیت است . فرآیند برنامه ریزی راهبردی در حوزه های نظامی ، اقتصادی و سیاسی به دلیل جامعیت بالا در اکثر سازمان های فرهنگی و محدوده های مذهبی نیز کاربرد دارد . از سوی دیگر نباید نقش ویژگیهای منحصر به فرد یک الگوی برنامه ریزی راهبردی را نادیده گرفت . سیستم های مبتنی بر باور و اعتماد ، به دلیل جایگاه اهمیتی بالا ، در روابط میان فرهنگی همواره موردتحلیل قرار گرفته می شوند . تئوریهای قابل قبولی در این زمینه ارائه شده است . این فرضیات واقعیات جالبی را حول محور اجرای عملکردها در جهان آشکار می سازند . ( سامور ، پرتر و استفانی …) .
ارزش ها بر طبق اظهارات Rokcach ، شامل مجموعه ای از ضوابط بکار رفته در انتخاب گزینه ها و حل تعارض هاست ( روکیج 1973) . این ضوابط از ماهیتی هنجاری برخوردارند . هر یک از افراد دارای مجموعه منحصر به فردی از ارزش های اختصاصی هستند و این ارزش ها بعضاً دربخشی از یک فرهنگ مشاهده می شوند . لذا ، ارزش های فرهنگی نامیده می شوند . ارزش های فرهنگی در حقیقت ریشه در موضوعات تئوریک بزرگتری دارند که بخشی از الگوهای اجتماعی را به خود اختصاص می دهند . ارزش های فرهنگی از طریق طیف متنوعی از منابع ـ خانواده ، رسانه ، مدارس ، دانشکده ها ، کلیسا ، دولت و … منتقل میشوند . مهمتر اینکه ، ارزش های فرهنگی نقش بسزایی را در افزایش استنباط و ارتباطات ایفا می کنند . از سوی دیگر ارزش های فرهنگی از ماهیتی پایدار و از پیش سازمان یافته برخوردارند . درک ارزش های فرهنگی ، امکان تقدیر از رفتارهای مناسب سایرین را مهیا می سازد . نکته حائز اهمیت دراینجا ، درک این موضوع است که ارزش ها و باورهای فرهنگی ، منجر به پیدایش دیدگاهها یا ایدئولوژیهای جهانی ما می شود . فرهنگ شامل طیف متنوعی از مؤلفه های پیچیده است .
از سوی دیگر ، فرهنگ شامل جهت گیریهای فرهنگی به هم مرتبط پنهانی شده در ورای ارزش ها و باورهاست . ( باتوجه به بازتاب های منعکس شده از نگرش ها ، هنجارها و ابعاد مادی) این واژه ها ، امکان پیدایش جهت گیریهای مشترک و تبیین الگوهای فرهنگی را آشکار می سازد . در عین حال بهترین روش در درک استنباط ها و تفکر پیرامون جهان هستند .
سئوال دیگر ، مربوط به نقش این فاکتور درایران به عنوان یک جامعه مذهبی و با دین سالاری اسلامی است . تحت این شرایط به الگوی کاملی در برنامه ریزی استراتژیک فرهنگی و یا بررسی اهمیت نقش توضیحی مذهب در فرهنگهای غالب جامعه نیاز داریم . یک الگوی ایده آل برنامه ریزی راهبردی فرهنگی باید بر پایه روش های مذهبی استوار بوده و شامل استانداردها و شاخص های دینی مشتق شده از قرآن ، سنت پیامبر اسلام و دیدگاه امامان است . این آموزه ها نقش بسزایی را در تأمین نیازهای جامعه اجتماعی و سازمانهای فرهنگی ایفا می کنند . از این رو دریک دولت یا حکومت مذهبی ، فرهنگ به عنوان یک ساختار زیربنایی است و رابطه مستقیمی با فرضیات مذهبی دارد . هرچند درسایر سیستم های دولتی ، نظیر سیستم های کمونیست و سرمایه داری ، فرهنگ ، یک ساختار پیشرفته است . اما این تصور وجود دارد که حکومتهای اسلامی ماهیت منحصربه فردی را در مقایسه با سایر سیستم های حکومتی به خود اختصاص می دهد . این ساختار زیربنایی ، به معنی اجرای کلیه فعالیت های اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و قابل سنجش با تکیه بر روش های فرهنگی است . از این رو ، در دولت های مذهبی با فرهنگ عاملی محوری در برنامه ریزی فرآیندهای تصمیم گیری و دستیابی به استراتژیهای سازمان یافته است . در بخش های زیر به دیدگاههای جمعی از اساتید دانشگاهی و مدیران فرهنگی ، حول محور تأثیر فرهنگ مذهبی بر بهره وری ، توسعه و تکامل سازمانها بالاخص در حکومت های دینی اشاره کردیم .
جمعیت آماری و نمونه
نمونه آماری اولیه ، شامل 68 نفر ( 34 مدیر ارشد سازمانهای فرهنگی ، 34 استاد دانشگاه درحوزه علوم انسانی) سایر جمعیت تحقیق ، 240 نفر گزارش شده که کاملاً متناسب با تعداد مدیران فرهنگی و اساتید دانشگاهی انتخاب شده است . درصد خطا نیز 10 درصد گزارش شده است . با توجه به فقدان مطالعات در این حوزه ، انحراف معیار ، برابر با 5 درصد است . دو گروه در این مطالعه به سئوالاتی حول محور نقش و تأثیر فرهنگ مذهبی در بهره وری ، توسعه و تکامل سازمانهای فرهنگی پاسخ دادند . فرهنگ مذهبی تأثیرات غیرقابل اغماضی را بر بهره وری ، توسعه و تکامل سازمان ها در حکومت های مذهبی وارد می سازد . لذا به منظور پاسخگویی به این سئوالات ، فرضیات تحقیقی زیر را مطرح می کنیم .
مروری بر فرضیات اصلی
در این بخش به بررسی فرضیات اصلی می پردازیم . از این رو ، در ابتدا ، به سئوالات کلیدی اشاره می کنیم . آزمون “t student” نیز در این مطالعه مورد اجرا قرار گرفته شد . نتایج آزمون به طور کامل در جداول زیر نشان داده شده است .
سنجش فرضیه ها
A از دیدگاه مدیران فرهنگی رابطه معناداری میان فرهنگ مذهبی در ارتقای بهره وری ، توسعه و تکامل سازمانهای مذهبی به منظور تحلیل این عبارت ، به بررسی فرضیات زیر می پردازیم .
H0 : هیچگونه رابطه ای میان فرهنگ مذهبی و ارتقای بهره وری ، توسعه و تکامل سازمانهای مذهبی بویژه از دیدگاه مدیران فرهنگی وجود ندارد .
H1 : از دیدگاه مدیران فرهنگی رابطه معناداری میان فرهنگ مذهبی و ارتقای بهره وری ، توسعه و تکامل سازمان های مذهبی وجود دارد .
تحلیل داده
نتایج این تحلیل به طور کامل در جداول 1 و 2 ارائه شده است .
جدول 1
مدیران فرهنگی ـ No
|
میانگین
|
انحراف معیار
|
خطای استاندارد
|
34
|
56/3
|
84/0
|
05/0
|
همانگونه که در جدول 1 مشاهده نمودید ازدیدگاه مدیران فرهنگی رابطه معناداری میان فرهنگ مذهبی و ارتقای بهره وری ، توسعه و تکامل سازمان های مذهبی وجود ندارد .
جدول 2 : سطح معناداری نقش فرهنگ مذهبی
شاخص آماری t
|
درجات آزادی
|
سطح معناداری
|
انحراف میانگین
|
سطح معناداری95%
|
ماکزیمم
|
می نیمم
|
05/1
|
33
|
03/0
|
05/0
|
04/0
|
04/0
|
همانگونه که در جدول 2 نشان دادیم ، به دلیل پایین بودن سطح معناداری (کمتر از 5%) ، H0 رد می شود . نقش فرهنگ مذهبی در بهره وری ، توسعه و تکامل سازمان ها ، ظاهراً از میانگین یکسانی برخوردار نیست . بر طبق اطلاعات درج شده در جداول بالا ، میانگین برابر با 56/3 است . تأثیر فرهنگ مذهبی بر بهره وری ، توسعه و تکامل سازمانها ، بالاتر از مقادیر میانگین است .
8- از دیدگاه اساتید دانشگاهی رابطه معناداری میان فرهنگ مذهبی و ارتقای بهره وری توسعه و تکامل سازمانهای مذهبی وجود ندارد .
به منظور سنجش این عبارت ، به بررسی فرضیات زیر می پردازیم .
H0 از دیدگاه اساتید دانشگاهی ، رابطه معناداری میان فرهنگ مذهبی و افزایش یا ارتقای بهره وری ، توسعه و تکامل سازمانهای مذهبی وجود ندارد .
H1 : از دیدگاه اساتید دانشگاهی ، رابطه معناداری میان فرهنگ مذهبی و ارتقای بهره وری ، توسعه و تکامل سازمان های مذهبی وجود دارد .
تحلیل داده ها : نتایج این تحلیل در جداول 3 و 4 نشان داده شده است .
جدول 3 :
اساتید دانشگاه ـ No
|
میانگین
|
انحراف معیار
|
خطای استاندارد
|
34
|
25/3
|
76/0
|
04/0
|
همانگونه که درجدول 3 مشاهده نمودید ، از دیدگاه اساتید دانشگاهی ، رابطه معناداری میان فرهنگ مذهبی و ارتقای توسعه ، بهره وری و تکامل سازمانهای مذهبی وجود دارد .
جدول 4 :
آزمون t
|
درجات آزادی
|
سطح معناداری
|
انحراف معیار
|
سطح اطمینان 95%
|
ماکزیمم
|
می نیمم
|
05/1
|
33
|
03/0
|
05/0
|
14/0
|
04/0
|
همانگونه که در جدول 3 نشان دادیم ، به دلیل پایین بودن سطح معناداری (کمتر از 5%) H0 رد می شود . نقش فرهنگ مذهبی در بهره وری ، توسعه و تکامل سازمانها ظاهراً برابر با مقادیر میانگین نیست . بر طبق یافته های بالا ، میانگین برابر با 56/3 است .
این امر دال بر تأثیر بالای فرهنگ مذهبی بر بهره وری ، توسعه و تکامل سازمانهاست .
نقش فرهنگی مذهبی را بر ارتقای بهره وری ، توسعه و تکامل سازمانها نادیده گرفت . این تأثیر از دیدگاه گروهها کاملاً متفاوت است . از این رو مقایسه تأثیر فرهنگ مذهبی در سطح دوم جدول 5 ارائه شده است .
جدول 5 سطح معنا
سطح اطمینان25%
|
تفاوت میانگین
|
سطح معناداری
|
DF
|
شاخص آماری L
|
سطح معناداری
|
ماکزیمم
|
می نیمم
|
24/0-
24/0-
|
13/0
14/0
|
11/0-
11/0-
|
079/0
080/0
|
0/6
2/565
|
8/1-
8/1-
|
08/0
|
|
|
|
|
|
|
|
|
آزمون واریانس 10/7
بررسی سطح معناداری در جدول 5 ، برابر با 08/0 است . لذا می توان اینگونه اثبات نمود که H0 قابل تأیید است . یعنی تأثیر فرهنگ مذهبی بر ارتقای بهره وری ، توسعه و تکامل سازمانهای منطبق با دیدگاههای مدیران فرهنگی و اساتید دانشگاهی نیست . بر طبق مقادیر عنوان شده میانگین ، اهمیت تأثیر فرهنگ مذهبی بر ارتقای بهره وری ، توسعه و تکامل سازمانها آشکار می شود . از این رو ، می توان چنین استنباط کرد که فاکتور فرهنگ مؤلفه ای ضروری در برنامه ریزی راهبردی و شرح روشهای مذهبی در حکومتهای دینی است .
نتیجه گیری
در این تحقیق ، به بررسی تأثیر برنامه ریزی راهبردی فرهنگی بر ارتقای بهره وری ، توسعه و تکامل سازمانها در حکومت های اسلامی نظیر ایران و مقایسه آن از 2 دیدگاه یعنی (جمعیت آماری) مدیران فرهنگی و اساتید دانشگاهی پرداختیم . در عین حال به بررسی موضوعاتی مثل برنامه ریزی راهبردی ، مدیریت استراتژیک ، محدوده های فرهنگی و برنامه ریزی راهبردی فرهنگی در کنار یک روش مذهبی پرداختیم .
در مرحله بعد به اجرای تست های آماری و تحلیل فرضیات مربوط به دیدگاههای 2 گروه شرکت کننده پرداختیم . لذا دو فرضیه کلیدی را ارائه نمودیم ؛
1- از دیدگاه مدیران فرهنگی ، رابطه معناداری میان فرهنگ مذهبی و ارتقای بهره وری ، توسعه و تکامل سازمانهای مذهبی وجود دارد .
2- از دیدگاه اساتیددانشگاهی رابطه معناداری میان فرهنگ مذهبی و ارتقای بهره وری ، توسعه و تکامل سازمانهای مذهبی وجود دارد .
نتایج بدست آمده ازتحلیل فرضیات ، نشان می دهد که فرهنگ مذهبی رابطه معناداری با ارتقای بهره وری سازمانی دارد . همچنین تأثیر مثبت فرهنگ مذهبی بر بهره وری سازمانی ، توسعه و تکامل به طور تکامل اثبات گردید .