کارآفرینی و رابطه آن بابهره وری
چکیده
امروزه به رغم تحولات علمی وتکنولوژیک وتوسعه تواناییهای بشر درکنترل وبهره برداری از منابع ، هنوز نگرانیهایی درخصوص نحوه ایجاد تعادل بین امکانات ونیازهای رو به تزاید وجود دارد نگرانیهایی که حتی رشد نسبی تولید دربخشهای مختلف اعم ازتولید وبهبود فرایندهای استخراج منابع و تولید مواد وکارها وگسترش روز افزون خدمات نتوانست آنرا تحت الشعاع قراردهد بدین ترتیب که تلاشهایی بی وقفه برنامه ریزان و تولید کنندگان کالاها وخدمات برای تأمین نیازهای عمومی ، همواره با عوامل و موانع محدودکننده ، کنترل وکم اثر می شود . چندان که دائماً یک فاصله مشخص بین منابع ، امکانات و نیازها وجود دارد .
ازسوی دیگر امروزه برای احیای اقتصاد جهانی کشورها ابتدا باید اقتصاد خود را ازطریق احیای آن بخش از اقتصاد ملی که به ویژه درقالب شرکتها فعالیت دارند ، احیاء نمایند . گرچه هرکشوری باید متناسب با سن ملی ، فرهنگ وآداب ورسوم خود به بهره وری بپردازد . درعصرما پیوستگی امورمسئله ای جهانی است واقتصاد کشورهای دیگر جدای از یکدیگر فعالیت نمی کنند و زندگی دراین جهان ناهمگون همراه با فرضتهایی برای موفقیت وتوأم با مخاطرات است .
افزایش و رشد بهره وری باعث رقابت پذیر شدن کشورها در بازار رقابت می شود . بدون تلاش و همت مردم در بهبود بهره وری ، بشر ابزار بقا و رشد را از دست خواهد داد ، زیرا نرخ افزایش زمین ، نیروی کار و سرمایه فیزیکی – به دلیل نرخ بازده نزولی – نمی تواند به نرخ رشد پایدار اقتصاد بیانجامد .
اساساً عوامل کمی و کیفی موثر در بهبود بهره وری عبارتند از : نوآوری های تکنولوژیکی ، سرمایه گذاری در کارخانجات و تجهیزات جدید ، کیفیت نیروی کار ، بهبود سیستم ها ، کاربرد اصول صرفه جویی ، سیاست های دولت ، مقررات و توانایی مدیریت برای ترکیب بهینه این عوامل .
مقدمه
وجود فاصله و شکاف بین منابع وامکانات ازیک سو ونیازهای متنوع و فرا گیر جامعه انسانی از سوی دیگر، لزوم دخالت ونقش آفرینی ، عاملی کارساز را اقتضاء میکند . به نظر می رسد درشرایط موجود عامل مهم ، چیزی جزکارآفرینی نیست . کارآفرینی یعنی همان عاملی که دراغلب مباحث اقتصاد وتوسعه به نحوی شایسته مورد بحث وبررسی قرارگرفته است . ما دراین مقاله قصد داریم که به نقش مؤثر کارآفرینی بپردازیم .فرایند کارآفرینانه دارای عناصر و نگرش و رفتاری است که از نظر نگرش به تمایل یک فرد یا یک سازمان برای استفاده از فرصت های جدید و حس مسئولیت برای تغییر خلاقانه اشاره دارد.(مقیمی،سیدمحمد؛1383)
در بهبود بهره وری نیز که یکی از نیروهای محرکه توسعه است ، هدف نهایی بهبود کیفیت زندگی مردم است ، زیرا بهره وری عاملی کلیدی است که جامعه را قادر می سازد تا از طریق ترکیب بهینه منابع دراختیار داشتن مهارتهای انسانی، فناوری تجهیزات ، مواد خام، انرژی و سرمایه و خدمات میانی ارزش افزوده ایجاد کند.(تاج آجری ،88) می توان گفت بهره وری بر توسعه اقتصادی و اجتماعی تاثیر می گذارد و به عنوان منبع افزایش درآمد، هدفی برای بهبود همکاری نیروی کار، مدیریت و مشارکت کارکنان به شمار می رود. بهره وری یکی از معیارهای مهم برای رقابت پذیری موسسات و راهبر دی درازمدت برای دولت ها ، کارفرماها و کارکنان برای رفع فقر و تقویت حقوق انسانی و آزادسازی اقتصادی است.
آمارها نشان می دهد که بین بهره وری و کارآفرینی همبستگی ممکن برقرار است. بنابراین بهره وری هم بهترین شاخص برای تعیین سرمایه گذاری ها و ایجاد شغل و هم عامل تامین منابع مالی برای ایجاد مشاغل جدید و اشتغال مجدد است . سیاستهای اشتغالزایی که بدون تمرکز بر بهره وری ، تنها بر اشتغال تاکید داشته باشند، ماهیتی تورمی داشته و محکوم به شکست خواهند بود.
درک مفهوم کارآفرینی
وقتی مسیر حوادث و وقایع و روند فعالیت ها و مکانیسم های مختلف فعالیت های اقتصادی و اجتماعی را بررسی می کنیم ، در می یابیم که انسان ها و علوم به دنبال کشف عامل تغییر هستند ، به دنبال این هستند که چرا این تغییر به وجود آمده ؟ دانش مدیریت هم از جمله دانش هایی است که روی این مسئله توجه کرده و به دنبال مکانیسم عمل تغییر است ، اگر ما به دنبال کشف تغییر هستیم کسی که این تغییر را به وجود می آورد عامل تغییر است ، عده ای عقیده دارند که در حوزه اقتصاد وضعیت کارآفرین باعث تغییر می شود . (تاج آبادی ؛ رضا ، مشایخی،کریم ؛لاهوتی ، سعید؛88)
کارآفرینی به عنوان موتور محرکه ای توسعه اقتصادی و اجتماعی نقش اساسی در فرآیند توسعه جوامع دارد.(احمد پورداریانی،محمود؛مقیمی،محمد1387)
اماممکن است این سؤال پیش آیدکه کارآفرینی چه رابطه ای با بهره وری دارد ؟
ما در اینجا ارتباط آن را بیان می کنیم . در هر صورت ما در پی آن هستیم که تعریف دقیق را از بهره وری ارائه دهیم زیرا در این مورد بحث های بسیاری شده است .
بطور کلی گفته می شود بهره وری یعنی استفاده بهینه از امکانات .
بهره وری عبارت است از اثر بخشی + کارآیی .
بهره وری یعنی هوشمندانه فکر کردن .
اینها به عقیده ما برای جرقه زدن ، اندیشه سازی و فکر کردن مناسب است . اما آنچه که خلاء آن در جامعه احساس می شود ، این است که مدیران ، اندیشمندان و متفکران باید در این زمینه بیندیشند که چه مکانیسم هایی می توانند ارائه کنند که منجر به بهره وری شود .
به نظر می رسد از این به بعد در جامعه جهت گیری ها باید به این سمت باشد ، برای همین است که ما معتقدیم کارآفرینی ممکن است یکی از این ابزارها باشد . (تاج آبادی ، رضا ، 1388)
تعریف کارآفرینی :
کارآفرینی ، واژه ای است نو که از معنی کلمه اش نمی توان به مفهوم واقعی آن پی برد . این واژه به جای کلمه ENTRPRENeuRship به کار می رود که در اصل از کلمه فرانسوی ENTREPRENDER به معنا متعهد شدن نشأت گرفته است . بنابر تعریف واژه و بستر " کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی ، اداره و تقبل نماید " .
بعضی از دانشمندان نظیر شومپیتر ، کارآفرین را مهمترین عامل توسعه اقتصادی دانستهاند . وی معتقد است کارآفرین یک مدیر صاحب فکر و ابتکار است که همراه با خلاقیت ، ریسک پذیری ، هوش ، اندیشه و وسعت دید ، فرصت های طلایی می آفریند . او قادر است که با نوآوری ها تحول ایجاد کند و یک شرکت زیان داده را به سود دهی برساند .
(دلجویی ، شهیر ؛ 1388 ، 17)
احمدپور داریانی و عرفانیان (1386) معتقدند کارآفرین فردی است دارای ایده و فکر جدید که از طریق ایجاد یک کسب و کار و با بسیج منابع که با مخاطره ی مالی ، اجتماعی و حیثیتی همراه است محصول یا خدمت جدید به بازار ارائه می دهد .(زارع یکتا،محمدرضا؛عبدالملکی،جمال 1387)
در تعریف یاد شده چهار نکته وجود دارد :
- کارآفرین دارای ایده و فکر جدید است .
- کارآفرین در پی ایجاد کسب و کار است . (نه تنها نوشتن طرح تجاری بلکه جمع آوری منابع، تشکیل تیم و راه اندازی کسب و کار نیز بر عهده اوست) .
- کارآفرین ریسک پذیر است . مخاطره هایی که کارآفرین تحمل می کند لزوماً فقط ریسک مالی نبوده و گسترده تر از آن است .
- کارآفرین محصول یا خدمت جدید به بازار ارائه می کند ، یعنی کارآفرین باید نتیجهی کار خود را در بازار ببیند .
مسیر تاریخی و روند تکامل کارآفرینی :
سابقه مفهوم کارآفرینی دانش امروزی به دویست سال پیش برمیگردد . اولین کسی که این مسئله را مطرح کرد فردی به نام کانتیلون است . این واژه دستخوش تعاریف جدید شده و ترجمه آن در ایران به معنای همان کسی است که زیر بار تعهد می رود . امروزه بسیاری از سازمانها به لزوم کارآفرینی خود پی برده اند . (جور تالشی ، 1389،4)
- کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار ارائه می کند (ریچارد کانتیلون 1730)
- کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب می کند و مسئولیت ارزش تولیدات ، بازیافت کل سرمایه ای را که بکار می گیرد ، ارزش دستمزد ها ، بهره و اجاره ای که می پردازد و همچنین سود حاصل را بر عهده می گیرد . (جان باتیست سی ، اقتصاد دان فرانسوی در سال 1803 میلادی).
- کارآفرین فردی است که جهت دستیابی به سود و رشد ، شغلی را به وجود می آورد و مدیریت می کند . (کالیند در سال 1984 میلادی)
- کارآفرینی فرایندی است که به وسیله آن یک فرد یا گروهی از افراد از تلاشهای سازماندهی شده استفاده میکنند تا فرصتها را به منظور خلق ارزشها و رشد ، با برآورده کردن خواسته ها و نیازها از طریق نوآوری و منحصر به فرد بودن ، پیگیری کنند و اهمیت ندارد کارآفرین چه منابعی در اختیار دارد . به بیان کلی تر کارآفرین منابع را مدیریت می کند .
همچنین جوزف شومپیتر و دیوید مک کله لند و پیتر دراکر هر یک با رویکرد جداگانه به کارآفرینی مینگرند .
تعریف جوزف با رویکرد اقتصادی (1934)
وی کارآفرینی را موتور محرکه توسعه اقتصادی می داند و از آن تحت عنوان تخریب خلاق یاد میکند ، این بدان معنی است که کارآفرین تعادل ایستا را در اقتصاد تخریب می کند و تعادل و پویایی ایجاد می کند . ولی مفهوم توسعه اقتصادی را شامل یک ابداع یک محصول جدید ، ابداع روش جدید تولید ، گشایش بازار جدید و ... و اداره کردن سازمان جدید ، میداند . (احمد پور، داریانی ، 1380)
بنابراین کارآفرینان مدیران یا مالکانی هستند که با راه اندازی یک واحد تولیدی – تجاری از اختراع بهره برداری می کنند .(szilagy and Wallace,1987)
تعریف دیوید مک کله لند با رویکرد روانشناسی (1991) :
وی نیاز به موفقیت را یک عامل بالقوه در کارآفرینی مطرح می کند . نیاز به موفقیت نوع خاصی از انگیزه است که شامل یک احساس درونی و قوی نسبت به موفقیت می باشد . از نظر او کارآفرینی دارای 3 شاخص است : فعالیت زیاد ، جهت گیری نسبت به موفقیت و تعهد نسبت به دیگران .
تعریف پیتر دراکر :
کارآفرینی بهره برداری از فرصت ها برای ایجاد تغییرات است و کارآفرین همواره به دنبال تغییر ، پاسخ دادن به آن و بهره برداری از آن به عنوان یک فرصت است . وی معتقد است که کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک و جدیدی را با سرمایه خود شروع می کند و گفته است که کارآفرین یک رفتار است نه یک صفت خاص در شخصیت افراد .
با توجه به موارد فوق سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی را میتوان به پنج دوره تقسیم کرد :- دوره اول (قرون 15 و 16 میلادی) : در این دوره به صاحبان پروژه های بزرگ که مسئولیت اجرای این پروژه ها مثل ساخت کلیسا ها ، قلعه ها ، تأسیسات نظامی را بر عهده داشتند کارآفرین تلقی می شد . در تعاریف این دوره پذیرش مخاطره لحاظ نشده است .
- دوره دوم (قرن 17 میلادی) : همزمان با شروع انقلاب صنعتی در اروپا بوده و مخاطره پذیری به کارآفرینی اضافه شده است و کارآفرین در این دوره شامل افرادی مانند بازرگانان ، صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی می باشند .
- دوره سوم (قرن 18و19 میلادی) : در این دوره کارآفرین فردی است که مخاطره می کند و سرمایه مورد نیاز را از طریق وام تأمین می کند . بین کارآفرین و تأمین کننده سرمایه (سرمایه گذار) در این دوره تمایز وجود دارد .
- دوره چهارم (دهه های میانی قرن بیستم میلادی) : در این دوره مفهوم نوآوری شامل خلق محصول جدید ، ایجاد نظام توزیع جدید ، ایجاد ساختار سازمانی جدید به عنوان یک جزء اصلی به تعاریف کارآفرینی اضافه شده است .
- دوره پنجم (دوران معاصر از اواخر دهه ی 1970 تا کنون) : در این دوره همزمان با ایجاد کسب و کار های کوچک و رشد اقتصادی و نیز مشخص شدن نقش کارآفرینی به عنوان تسریع کننده این ساز و کار ، جلب توجه زیادی به این مفهوم شد و رویکردی چند جانبه به آن صورت گرفت . تا قبل از این دوره اغلب ، اقتصاددانان به کارآفرینی توجه می کردند اما در این دوره به تدریج روانشناسان ، جامعه شناسان ، دانشمندان و محققین علوم مدیریت به ابعاد مختلف کارآفرینی و کارآفرینان توجه می کردند .
انواع کارآفرینی :
کارآفرینی را با توجه به جنبه های مختلف ، می توان به انواع مختلفی تقسیم کرد . در اینجا سه نوع متداول کارآفرینی را بررسی می کنیم : (فیض بخش و عبدالهی ، 1389، 9و10)
کارآفرینی فردی :
کارآفرینی فردی ، در حال حاضر مؤثرترین روش برقراری ارتباط بین علوم و بازار است . که از طریق خلق بنگاه های جدید و عرضه محصولات و خدمات به بازار عمل می کند . و این ایده ی راه اندازی کسب و کار باید واقع بینانه و مورد پذیرش بازار باشد وگرنه با شکست مواجه خواهد شد .
سرعت گیر های کارآفرینی فردی شامل نبود مهارت مدیریتی ، قابلیت های بازاریابی و منابع مالی می تواند بسیار دردسرزا باشد . به علاوه بسیاری از افراد نمی دانند چگونه باید با هر یک از عوامل موجود ، از قبیل بانک ها ، تهیه کنندگان مواد اولیه ، مشتریان ، سرمایه گذاران ، توزیع کنندگان و دفاتر تبلیغاتی ارتباط برقرار کنند .
کارآفرینی سازمانی :
کارآفرینی سازمانی ، کارآفرینی در درون سازمان از قبل تأسیس شده موجود است . در این حالت ، فرد کسب و کار جدیدی خلق نمی کند بلکه ساختارهای دیوان سالارانه و فرسوده ی یک سازمان در حالت فعالیت را اصلاح و متحول کرده ، خلاقیت و نوآوری را به سازمان تزریق می کند . به این ترتیب شیوه های تولید دگرگون شده و محصولات بهتر و جدیدتری ارائه خواهد شد . در دنیای رقابتی امروز ، وجود روح کارآفرینانه در سازمان ها می تواند مزیت رقابتی مهمی محسوب شود .
سرعت گیر های کارآفرینی سازمانی شامل ساختارهای اداری عمود بر سود کوتاه مدت تأکید کرده و مخاطرات را نمی پذیرند . این موضوع می تواند مانعی در پذیرش خلاقیت ها باشد .
با نگاهی به روند روبه رشد و توسعه جهانی درمی یابیم که با افزایش و گسترش فناوری های پیشرفته نقش و جایگاه کارآفرینان به طور فزاینده بیشتر می شود.(حسینی لرگانی،سیده مریم،میرعرب رضی،رضا،رضایی،سعید1386)
کارآفرینی اجتماعی :
مفهوم کارآفرینی اجتماعی در فضای کسب و کار مفهوم جدیدی نیست . بسیاری تصور می کنند کارآفرینی اجتماعی محدود به اداره ی سازمان های غیر انتفاعی یا روش کاملاً متفاوت برای ایجاد کسب و کار است و طبق تعریف سازمان های غیر انتفاعی ، درآمدی به دنبال نخواهد داشت . ایجاد یک کسب و کار اجتماعی جدید ، یک جنبه از کارآفرینی اجتماعی است . جنبه ی دیگر آن ، این است که بتوانیم بدون چشم پوشی از مأموریت اصلی فعالیت ، میزان درآمد زایی را از طریق ایجاد و استفاده از اصول و قواعد کسب و کار های انتفاعی ، به حداکثر برسانیم . به زبان ساده تر وقتی پاسخ گویی به برخی نیازهای جامعه با کاهش سرمایه گذاری عمومی مواجه است ، کارآفرینی اجتماعی به صحنه آمده و با استفاده از روش های خلاقانه موجب جذب درآمد برای ارائه این خدمات می شود و سرعت گیر های کارآفرینی اجتماعی شامل نگاه غیر درآمد زا بودن به فعالیتهای غیر انتفاعی می تواند به عنوان مانع فرهنگی ، سرمایه راه کارآفرینی اجتماعی قرار گیرد .
انواع رهیافت های کارآفرینی :
معمولاً در زمینه کارآفرینی از دو رهیافت عمده استفاده می شود .
(رضائیان،علی؛1383)
- رهیافت محتوایی با صفات مشخصه (خصیصه)
- رهیافت فرایندی یا رفتاری
رهیافت محتوایی :
هدف از بکارگیری رهیافت محتوایی ، متمایز ساختن کارآفرینان از غیر کارآفرینان و تعیین ویژگی های آنان است . بر این اساس ویژگی های شخصیتی کارآفرین عبارتند از : نیاز به توفیق طلبی ، تمایل به قبول مخاطره ، برخورداری از مرکز کنترل درونی ، داشتن روحیه خلاق و تحمل ابهام .
رهیافت فرایندی :
هدف از بکارگیری این رهیافت ، تمرکز بر شناسایی فعالیت های کارآفرینان و بیان ماهیت کارآفرینی است . در قلمرو مطالعه این رهیافت ، همه عوامل اثر گذار در تأسیس یک شرکت جدید ، مانند محیط ، فرد ، فرایند و سازمان مدنظر قرار می گیرد . برای مواردی نظیر دسترسی به سرمایه ، حضور کارآفرینان مجرب ، وجود نیروی کار ماهر (از نظر فنی) ، میزان دسترسی به عرضه کنندگان ، مشتریان یا بازار های جدید بررسی
می شوند .
کارآفرینی در اسلام :
با توجه به خصوصیاتی که اسلام از یک انسان با تقوا انتظار دارد می توان فهمید که یک انسان مؤمن به تمام معنا ، می تواند یک کارآفرین باشد ، خصوصیاتی مانند مسئولیت پذیری ، خیرخواهی ، تحمل شکست ، مثبت اندیشی ، نیاز به رشد ، عزت نفس ، تلاش و امید از جمله ویژگی هایی است که یک کارآفرین باید از آن برخوردار باشد و اسلام نیز آنها را به انسان های متقی توصیه نموده است . داستان تجارت حضرت محمد (ص) و حضرت خدیجه (س) از مواردی است که می تواند برای کارآفرینان دانشجوی دختر و پسر سرمشق قرار گیرد و همچنین قرآن در سوره رعد آیه 10 این مهم را جلوه گر نموده است " خداوند سرنوشت قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه آن قوم بخواهد . "
ویژگی های کارآفرینان :
علیرغم اینکه در مورد ویژگی های شخصیتی کارآفرینان اجماع حاصل نشده ، لیکن صاحب نظران بر روی چند خصیصه اتفاق نظر دارند که به شرح زیر می باشند : (ذبیحی ، عرفانیان ، خان زاده ؛ 1389)
1- حالت های ذهنی مثبت : یکی از متفکران می گوید : "حالت های ذهنی ، آدمی را خوب و بد ، شاد و مغموم ، غنی یا فقیر می کند ." انسان ها حالت هایی دارند که نیرو بخش هستند مثل اعتماد ، عشق ، ایمان و ... و حالت هایی که فلج کننده هستند مانند ابهام ، افسردگی ، غم و عجز . داشتن حالت های ذهنی مثبت در گرو این است که آدمی اهل عمل باشد و عملکرد خود را در جهت رشد هدایت کند . (رضاییان ، علی؛1379)
2- موفقیت طلبی : عبارت است از خواسته فرد برای رسیدن به هدف خود و انجام کاری مؤثرتر از قبل . فرد جویای موفقیت ، میل به انتخاب هدف های به نسبت مشکل و گرفتن تصمیمات خطر آفرین دارد . دارندگان این نیاز خواهان آگاهی سریع از نتایج عملکرد خود هستند . و این افراد خود مسئولیت کارهایی را که انجام دهند می پذیرند .
3- گرایش به خلاقیت و نوآوری : پیتر دراکر معتقد است خلاقیت و نوآوری یکی از خصیصه های مهم کارآفرینان می باشد .
(احمدپور داریانی ، 1383 ، 88)
4- استقلال طلبی : در واقع نیاز به استقلال ، عاملی است که سبب می شود کارآفرینان به اهداف و رویاهای خود دست یابند . یعنی کارها را به شیوه خود انجام دهند و طبق برنامه خود عمل کنند.
بچنان[1] نیز استقلال را قلمرویی که یک شغل به افراد آزادی و استقلال می دهد و فرد با ایده خود آن را انجام می دهد می داند .
5- روحیه شکست ناپذیری
6- فرصت طلبی
7- انعطاف پذیری
8- تحمل ابهام و خوش بینی
9- اعتماد به نفس
10- اندیشمند و برنامه ریز.
فرایند کارآفرینانه :
فرایند شروع فعالیت کارآفرینانه ی نوپا ، در فرایند کارآفرینانه ای تجسم می یابد که دایره ی مشمول آن فراتر از آن است که فقط به حل مشکلات بپردازد . کارآفرین با غلبه بر نیروهایی که در برابر پیدایش چیزی جدید مقاومت می کنند باید موقعیتی را بیابد ، ارزیابی کند و آن را توسعه دهد. این فرایند چهار مرحله مجزا دارد : (فیض بخش ، 1389 ، 20 و 21)
1- شناسایی و ارزیابی فرصت
2- تدوین طرح تجاری
3- تأمین منابع مورد نیاز
4- اداره ی بنگاه تأسیس شده
شناسایی و ارزیابی فرصت :
شناسایی یک فرصت خوب تجاری و ارزیابی آن ، یکی از مشکل ترین کارهاست . فرصتهای خوب تجاری به صورت ناگهانی ظاهر نمی شوند ، بلکه باید با هوشیاری به دنبالشان گشت . کارآفرینان ، مدام در پی یافتن احتیاجات و فرصت ها هستند ، تا محصول بهتری تولید کرده و فعالیت کارآفرینانه ی نوپایی را شروع کنند .
شناسایی فرصت به فرایندی گفته می شود که طی آن کارآفرین فرصتی برای راه اندازی فعالیت کارآفرینانه ی نوپا پیدا کند . و در ارزیابی ، فرصت پیدا شده را بالا و پایین می کنیم . ارزش حقیقی و مفهومی آن ، خطرات احتمالی و بازده اش ، میزان تناسبش با مهارت ها و اهداف خودمان ، مزیت متفاوت آن در محیط رقابتی و ... موضوعاتی است که باید در حین ارزیابی ، بررسی شود .
تدوین طرح تجاری :
حال اگر با تمام ارزیابی های انجام شده ، فرصت خوبی پیدا کرده اید ، وارد مرحله دوم می شود. در این مرحله باید برای فعالیتتان نقشه بکشید . طرح تجاری یعنی شرح سمت و سوی فعالیت اقتصادی .
تعیین منابع مورد نیاز :
منابع مورد نیاز برای ایجاد فعالیت نیز باید مشخص شود . این فرایند با برآورد منابع فعلی کارآفرین آغاز می شود . در ابتدا باید منابع حساس و حیاتی از منابعی که فقط کمک کننده اند ، متمایز شود . کارآفرین باید کوشش کند تا جای ممکن موقعیت مالکیت خود بر شرکت را حفظ کند ، این موضوع خصوصاً در مرحله آغاز کار بسیار مهم است . بدیهی است که با شروع فعالیت اقتصادی ، نیاز به بودجه و اعتبار برای رشد و توسعه ، افزایش پیدا می کند و این امر مستلزم آن است که مالکیت بیشتری واگذار شود .
اداره ی بنگاه :
حال منابع مورد نیاز جمع شده است . طرح تجاری هم دارید و برای اجرای طرح باید منابع را بکار ببندید . بنابراین به اداره بنگاه می رسیم . باید ساختار مناسب ، متغیر های کلیدی رسیدن به موفقیت و شیوه ی مدیریتتان را تعریف کنید . در اداره بنگاه به سیستم کنترل نیز نیاز دارید . کنترل یعنی پیدا کردن نقاط انحراف از برنامه . اگر در اداره بنگاه ، موفق عمل نکنید ، مراحلی که پشت سر گذاشته اید ، به دردتان نخورده و با شکست مواجه خواهید شد . جدول 1 .
جدول 1 – جنبه های فرآیند کارآفرینانه
|
شناسایی و ارزیابی فرصت
|
تدوین طرح تجاری
|
تأمین منابع مورد نیاز
|
اداره بنگاه
|
- ایجاد و افزایش فرصت
- ارزش حقیقی و مفهومی فرصت
- خطر احتمالی و بازده فرصت
- تناسب فرصت با مهارت ها و اهداف کارآفرین
- موقعیت کارآفرین
|
- صفحه عنوان
- فهرست مندرجات
- خلاصه مدیریتی
- تحلیل صنعت
- شرح فعالیت اقتصادی
- طرح تولید
- طرح بازاریابی
- طرح سازماندهی
- ارزیابی مخاطره
- طرح مالی
- ضمائم (مدارک)
|
- منابع موجود کارآفرین
-فاصله بین منابع و ملزومات موجود
- دسترسی به منابع مورد نیاز
|
- شیوه مدیریت
- متغیر های کلیدی برای موفقیت
- شناسایی مشکلات و مشکلات بالقوه
- اعمال سیستم های کنترلی
|
عوامل موثر بر فرآیند جستجوی اطلاعات کارآفرینانه
برای درک بهتر جزئیات فرآیند شناسایی فرصت شکل 1 که یک مدل ساده شناسایی فرصت است نشان داده می شود.این مدل شامل چهار مرحله پیش از درک ، درک ، شرح جزئیات فرصت و تصمیم برای پیشروی می باشد. اتفاقات بین مراحل سوم و چهارم بیشتر از نوع ارزیابی فرصت هستند تا شناسائی آن و بنابراین مورد توجه قرار نمی گیرند آنچه تا کنون بیشتر مورد توجه ما قرار داشت حوادث بین مراحل اول و دوم بودند در این مدل کارآفرین پس از رسیدن به مرحله الهام ، به تحلیل و مشاهده می پردازد تا تمام جوانب فرصت برای او روشن شود.دو فاکتور اصلی موثر برای این جستجوی اطلاعات عبارتند از :
1- تجربیات کارآفرینانه قبلی فرد ، 2- آشنایی قبلی کارآفرین با زمینه مورد نظر(فیض بخش،بازرگان،عبدی،1378)
شکل 1 : مدل شناسایی فرصت
در مطالعه ای که توسط آرنولد کوپر و گروهی دیگر انجام شد شش منبع ممکن برای جمع آوری اطلاعات در این مرحله مشخص شد و از از پاسخگویان خواسته شد که با توجه به میزان استفاده شان از این منابع به هر یک از آنها نمره ای بین یک تا چهار اختصاص دهند . نتایج این بررسی نشان داد که رابطه این عوامل و میانگین جستجوی اطلاعات توسط کارآفرین مطابق شکل زیر است.
از آن رو که تصمیم کارآفرینان در این مرحله یک تصمیم حیاتی و سرنوشت ساز است و با شکست کسب و کار رابطه مستقیم دارد و اتخاذ صحیح این تصمیم نیاز به اطلاعات دارد و انجام فعالیتهای کارآفرینانه در خارج از زمینه های فعالیت قبلی فرد برای اشخاصی که فاقد تجربه فعالیتهای کارآفرینانه هستند یک ریسک محسوب می شود.
دارای تجربه های کارآفرینانه
فاقد تجربه های کارآفرینانه
زیاد کم
مولفه های توسعه کارآفرینی
توسعه کارآفرینی از نگاه صاحب نظران مختلف وابسته به مولفه ها و عوامل گوناگونی است که در مطالعات آنها بیان شده است . اسکندری (1385)به نقل از ساندرونکر(2003)توسعه کارآفرینی را منوط به برقراری یک رابطه کارآمد و مثبت میان کارآفرینی و محیط یا کارآفرینی و رشد اقتصادی می داند که خود این ارتباط نیز مستلزم وجود یکسری از متغیرها و یا عوامل واسطه ای است که می توان از آنها به عنوان پیوند ها یا متغیرهای میانجی نام برد. وی وجود فرصت های مناسب در بازار توانایی ها و مهارت های کارآفرینانه ، انگیزه ها و علایق ، نوآوری رقابت و مقیاس بهینه اقتصادی را از جمله این متغیرها برمی شمارد.(سلیمان پور ، فرج اله حسینی ؛1388)
احمد پور و بهمن پور (1385)مدل جامعی را برای تبیین فرآیند توسعه کارآفرینی تدوین کردند که در آن روند ارتباطی بین سازمان دولتی و سازمان های حمایت کننده و همچنین خانواده و موسسات آموزشی با فعالیت کارآفرینانه و نیز اثرات آنها بر یکدیگر به چشم می خورد.
زاهدی 1382 الگویی را بر اساس یک تجزیه و تحلیل نظام مند از عوامل تاثیر گذار بر توسعه کارآفرینی تنظیم کرده است که مشتمل بر سه دسته از گزینه های اصلی می باشد . این گزینه ها که بر یکدیگر تاثیر و تاثر متقابل دارند عبارتند از : گزینه های فردی ، گزینه های سازمانی و گزینه های محیطی. هر یک از این گزینه های اصلی دارای زیرمجموعه هایی نیز هستند (زاهدی ،شمس السادات؛1382)
موریس و لوئیس (1955به منظر معرفی عوامل محیطی تعیین کننده در فرآین کارآفرینی مدلی را طراحی کرده اند که این عوامل را در سه دسته کلی گروه بندی می کند . عوامل مذکور شامل زیر ساخت های محیطی ،آشفتگی محیطی و تجربیات محیطی شخصی هستند.
نمودار مولفه های توسعه کارآفرینی
مهارت های کارآفرینی :
با بررسی مبانی نظری کارآفرینی می توان مهارت های آن را در سه بخش زیر تقسیم کرد:
1- مهارت شخصی : که دربردارنده مواردی از قبیل : کنترل و نظم درونی ، ریسک پذیری ، نوآوری، توانایی اداره ی تغییر ، تغییر محوری ، پافشاری ، مقاومت و پشتکار و رهبری دوراندیشی دانست .(آقایی ، 1377)
2- مهارت مدیریتی : که عبارتند از : برنامه ریزی و تعیین اهداف ، تصمیم گیری ، روابط انسانی ، بازاریابی ، مهارت های مالی و حسابداری و مدیریت ، کنترل ، مذاکره و مدیریت توسعه .
3- مهارت های فنی : که عبارتند از : مهارت های نوشتاری ، ارتباطات شفاهی یا ارتباطات کلامی ، نظارت یا ارزیابی ، محیط ، مدیریت کسب و کار ، فناوری ، مهارت میان فردی- مهارت شنیداری ، توانایی سازماندهی ، ایجاد شبکه های مدیریت (مدیریت مشارکتی) ، مربی گری ، بازیگر و ایفا کننده ی نقش در تیم یا مهارت تیم سازی (شعبانی ، 1377)
اهمیت و ضرورت کارآفرینی :
کارآفرینی از محور های اصلی رشد و توسعه است و از نظر برنامه ریزی توسعه اقتصادی و توسعه پایدار دارای اهمیت است زیرا :
(تاج آبادی،1388)
1- موجب ایجاد اشتغال می شود .
2- باعث افزایش سود و سرمایه سرمایه گذاران می شود .
3- موجب دگرگونی ارزش ها و تحول ماهیت آنها می شود و ارزش های تازه ای به وجود می آورد .
4- موجب پر شدن خلاء ها و شکاف های بازار کار می شود . یعنی با توجه به دگرگونی شرایط بازار کار و فراهم شدن فرصت های تازه ، تصمیم های تازه ای گرفته می شود .
5- موجب گذر از رکود اقتصادی ، جبران عقب ماندگی های اقتصادی و آسان شدن روند رشد و توسعه کشور می شود .
6- عوامل و شرایط لازم را برای تولید کالاها ، محصولات و بازاریابی آنها فراهم می سازد .
7- کارآفرینی به هنگام بحران و ناتوانی بخش خصوصی در ایجاد اشتغال می تواند باعث جلوگیری از پس روی اقتصاد شود .
8- باعث تأمین رفاه اقتصادی می شود .
9- موجب رقابت صنایع به ویژه صنایع مشابه داخلی با یکدیگر و سرانجام موجب بهبود و بالا رفتن کیفیت کالاها می شود .
10- باعث تقویت و تکامل صنایع داخلی می شود و بدین ترتیب زمینه رقابت صنایع داخلی و خارجی فراهم می آید و سرانجام به افزایش صادرات و دریافت ارز برای کشور می انجامد .
11- کارآفرینی موجب بوجود آوردن محصولات ، خدمات ، روش ها ، سیاست ها ، اخطار و راهکارهای نو برای حل مشکلات جامعه می شود .
زمانی که کارآفرینان یک شغل جدید را شروع می کنند حداقل به یک یا چند نیروی استخدامی نیاز دارند تا کارهای خود را سامان بخشند . کارآفرینان به علت قابلیت اشتغال زایی به کاهش نرخ بیکاری کمک می کنند . بنابراین کارآفرینی می تواند زمینه ساز اشتغال نیروی کار باشد و نوآوری به ایجاد اشتغال در جامعه منجر می شود .
بسیاری از شرکت ها ، به سبب بهره وری اندک ، فقدان تقاضا و غیره در آستانه تعطیلی هستند یا تعطیل شده اند و امکانات رقابتی کشور هم در بازارهای جهانی اندک است از اینرو توسعه کارآفرینی برای افزایش بهره وری بسیار ضروری است .
بهره وری :
برای تعریف بهره وری ابتدا باید با دو مفهوم کارآیی یعنی " درست انجام دادن کارها " و اثر بخشی به معنی " انجام کارهای درست " آشنا شویم . به عبارت دیگر کارایی نسبت ستاده به داده گویند که برابر با مصرف بهینه منابع می باشد و اثر بخشی به معنی تحقق اهداف سازمان است .
با ادغام این دو مفهوم پنج حالت (استراتژی) بدست می آید که حالت چهارم همان بهره وری می باشد . کارآمدی و اثر بخشی (بهره وری) حالتی است که هم منابع درست مصرف شده و هم اهداف سازمان تحقق یافته است .(دلجویی شهیر ، 88 13، 179-178)
استراتژی های بهره وری عبارتند از :
1- ورودی ثابت □ افزایش خروجی .
2- کاهش ورودی □ افزایش خروجی .
3- کاهش به نسبه بیشتر ورودی □ کاهش خروجی .
4- افزایش ورودی □ افزایش به نسبه بیشتر خروجی .
5- کاهش ورودی □ خروجی ثابت .
تعاریف دیگری از بهره وری :
- معیار عملکرد و یا قدرت و توان هر سازمان در تولید کالا و خدمات .
- نسبت میان بازده به هزینه عملیاتی تولیدی .
- بهره وری به مفهوم نسبت بین بازده تولید به واحد منبع مصرف شده است که با سال پایه مقایسه می شود .
- تغییر بدست آمده در مقدار محصول در ازاء منابع مصرف شده .
- یک نسبت همیشگی بین خروجی به ورودی .
اهمیت رشد و ارتقاء بهره وری :
بهره وری در دستیابی به اهداف ملی ، بازرگانی ، تجاری و شخصی دارای اهمیت است . منافع رشد بهره وری بیشتر برای همگان روشن است چرا که در آینده می توان به میزان زیادتری با منابع کمتر یا همان میزان منابع دست به تولید زد و میزان سطح زندگی را افزایش داد . با اصلاح بهره وری می توان سهم منافع اقتصادی آینده را بزرگتر نمود و نسبت سهم هر نفر را در آن افزایش داد . با توسعه سهم منافع اقتصاد آینده ، می توان تضاد بین گروه هایی را که برای کسب بخش کمتری از این سهم با یکدیگر مبارزه می کنند را کاهش داد .(تاج آبادی ، رضا؛ 1388)
رشد مداوم در بهره وری تنها راه یک ملت برای مبارزه با مشکلات اساسی همانند تورم ، بیکاری ، افزایش کسری بازرگانی و پول ناپایدار است . از بعد فردی ، رشد بهره وری در افزایش استاندارد واقعی زندگی و بکارگیری منابع موجود به بهترین وجه برای اصلاح کیفیت زندگانی است .
کارآفرینی و بهره وری عظیم ملی :
اگر از منابع کشورمان به خوبی استفاده نماییم با توسعه سریع اقتصادی مواجه خواهیم شد ، و با معادن وسیع سنگ آهن که در کشورمان وجود دارد ، ایجاد کارخانه های ذوب آهن می تواند علاوه بر بهره برداری از مواد اولیه برای شارژ صنایع داخلی ، با صدور مازاد بر مصرف آن ، ارز بسیاری را به کشور سرازیر کند . کارآفرینی همچنین راهی برای استفاده بهینه از منابع مالی خانواده و پس اندازهای شخصی ایجاد می کند که چشم پوشی از آن می تواند بخشی از اقتصاد خانواده را صرف تجمل گرایی (خرید اقلام وارداتی) و یا هرزروی آن گرداند . اهمیت کارآفرینی به خاطر ارزشهایی است که به اشکال گوناگون ایجاد می شود. این ارزش ممکن است کسب دانشی جدید ، ایجاد تکنولوژی جدید بهبود تولیدات یا خدمات موجود،پیدا کردن راههای گوناگون برای تولید کالا یا خدمات با صرف منابع کمتر و.... باشد.(صالحی ،امیری،سیدرضا؛1388)
یک پدیده چند بعدی :
اینک این بحث پیش می آید که فردی که این توانایی را دارد و فرایندی که منجر به کارآفرینی می شود اساساً در چه سطحی از اقتصاد و جامعه معنی پیدا می کند . واقعیت این است که مفهوم کارآفرینی به ویژه موقعی که سیر آنرا دنبال می کنیم از مبانی مکاتب اقتصادی شروع می شود و به مکاتب روانشناسی راه می برد و بدین صورت مطرح می شود که فرد چه انگیزه هایی دارد که موجب موفقیتش می شود . قلمرو این ایده از تجزیه و تحلیل سطح فردی است و از تخیل فرد به سمت رفتار گرایی می آید و به حوزه های روانشناسی و جامعه شناسی هر دو مربوط می شود .
خلاصه اینکه کارآفرینی در تمامی سطوح معنی پیدا می کند . علاوه بر این ممکن است سؤال شود که این مطالب چه تأثیری در بهره وری دارد . پاسخ این است که کارآفرینی در سطوح بهره وری و یا در سطوح فرد ، سازمان و جامعه اثرات خاصی دارد که به آنها اشاره می شود .
بهره وری در سطوح مختلف کارآفرینی :
کارآفرینی فرایندی است که در آن کارآفرین به دنبال آن است تا ایده را به فکر تبدیل کند . فرد کارآفرین با ویژگی ها و خصوصیاتی که دارد به دنبال فرصت می گردد تا شکار کند . کارآفرین فرصتها را کشف می کند ، شناسایی می کند و به آن ساختار می دهد و تعیین می کند که در چه جایگاهی کار کند تا پس از آن شرکایش را انتخاب کند . وقتی کارآفرینان این امر را متوجه می شوند که در ذهنشان اراده ای هست و در قوای فکری خود بارقه و چشم اندازهای نوینی را کشف می کنند . آنگاه به دنبال فرصت می روند و ساختار می دهند و مشخص می کنند که با چه کسی شریک شوند و یا با کدام ارتباط سیاسی مسئله خود را حل کنند ؟ خلاصه اینکه منابع را بسیج می کنند انرژی فوق العاده خود را بکار می گیرند و طرح یا ایده خود را اجرا می کنند . این یک برداشت کلی است تا روشن شود کارآفرین چه چرخه ای را طی می کند تا به موفقیت نایل شود .
مراحل و جنبه های اصلی کار :
بسیار پیش آمده که انسان احساس می کند برخی کارها را می تواند انجام دهد این قوه ممکن است از جوانی یا حتی کودکی در فرد تقویت شود . این خود آثار مثبتی دارد . ولی روان شناسان با تجربه در تحلیل علمی خود چند ویژگی را در این زمینه فهرست کردهاند که عبارتند از (صالفر آرانی،محسن؛1389)
1- عزم : یعنی اینکه اراده ی خدایی که نشان می دهد می خواهید کاری بکنید .
2- نیاز به توفیق : در واقع قوه درونی که قابل تقویت شدن است .
3- خلاقیت : ریشه نوآوری هم در خلاقیت است .
4- نیاز به استقلال
5- بینش
6- تهاجمی بودن
در هر صورت مکانیسم تغییراتی که برای بهره وری مدنظر است دو نوع هستند . یکی تغییر از طریق مراحل تدریجی و دیگر تغییر آنی یا رادیکال . مطالعات نشان می دهد کارآفرینان از تغییر رادیکال استفاده می کنند یعنی با تغییر تدریجی رفتار و بینش و فرهنگ موافق نیستند و به یکباره عمل می کنند به خاطر این است که آنها فرصت را مغتنم می شمارند .
یک صاحب نظر به نام آدیزس معتقد است مدیران چهار نوع مهارت دارند :
1- سطح اداری یا بروکراتیک
2- سطح تولید یا اجرایی
3- نقش کارآفرینی
4- نقش یکپارچه سازی
از این مفهوم استفاده می کنیم و اگر مبانی مدیریت و کارآفرینی مشترک باشد ، کارآفرینی یک ویژگی است که مدیر می تواند داشته باشد . ایجاد یک سازمان یا مؤسسه جدید از ابتدا از ویژگی های کارآفرین است . کارآفرین موتور توسعه اقتصادی است یعنی او نیروی حرکت آفرین و اثر بخش دارد . بصیر یا بینش که منوط به عمق آگاهیها و بینش و دید فرد می باشد .
مدیر کارآفرین و دارای بصیرت ، فرصت ها را شناسایی می کند مثلاً بازار را شناسایی می کند و می داند خلاء هایی است . مثلاً یک نمونه آن همین روزنامه های رنگی است که چندین سال در ایران روزنامه سیاه و سفید بود ولی فردی خلاء را شناخت و کارآفرینی کرد . کارآفرین ها همیشه اولین ها هستند . اولین صادرات ، اولین تولید ، اولین محصول ، اولین فرایند . تعیین استراتژی های کار مرحله بعدی است . وقتی تعیین شد که فرد کارآفرین ساز باشد یا غیره و پس از این کار ، بازار را هدف گیری می کند . از ابتکاراتی که در واقع کارآفرین انجام می دهد سرعت بسیج منابع است . اتلاف وقت نمی کند طبیعی است در این فرایند آنچه که کارآفرین به آن می رسد رضایت مشتری است . زیرا کارآفرین وقت نمی کند زیرا کارآفرین خدمات یا محصولی ایجاد کرده که دیگران به آن نپرداخته اند و چون انسان متنوع گراست از محصول جدید استقبال می کند .
حال باید دید که آیا اینها را کی اجرا کرده است یا اصلا اجرا پذیر است یا نه ؟ با بررسی موضوع در می یابیم که در پنجاه سال گذشته ثابت شده که کارآفرینی آموزش پذیر ، تقویت پذیر و پرورش پذیر است . لذا اساسا اکتسابی است که نمونه عملی آن را در این مقاله بیان می کنیم . ما برای سیاستگذاران این پیام را داریم ، که کارآفرینی مکانیسمی است که اگر از آن استفاده کنیم ایجاد اشتغال و ثروت و رفاه می کند .
سوال اینجاست که با چه مکانیسمی می توان به آن رسید و از آن استفاده کرد ؟ ما معتقدیم مکانیسم رسیدن به رفاه و اشتغال ، آموزش و توسعه کارآفرینی است . در سطح سازمان ، کارآفرینی موجب رضایتمندی مشتری می شود . زیرا آنها سخن را ایده جدیدی در سطح جامعه پراکنده اند و یا خدمات جدیدی را ارائه کرده اند ، مثلا تلفن موبایل ، کسی که محدودیت ها را شناخت ، طرحی جدید ارائه کرد و به دنبال تکنولوژی و نوآوری رفت و رضایتمندی مشتری را موجب شد .
در سطح سازمان ، کارآفرینی همچنین موجب نوآوری محصول ، نوآوری فرایند و مشارکت کارکنان می گردد و بقای سازمان را تامین می کند . چرا برخی از شرکتها بهره ور نیستند ؟ زیرا این فرایند در آنها مورد غفلت قرار گرفته و به آن توجه نمی شود .
در بحثی که راجع به کارآفرینی می شود می گویند کارآفرین به چه شرکت یا سازمانی اطلاق می شود ؟ لازم به ذکر است که کارآفرینی از واحدهای کوچک در دنیا شروع شد و اکثرا در واحدهای 6 و5 تا 100 نفر بوده و رشد کرده است . زمانی کارآفرینی در واحدهای کوچک آغاز شد که بهره وری در سازمانهای بزرگ جواب نداد .
دانش مدیریت می گوید اگر مکانیسمی ایجاد کنیم که مدیر کارآفرین تربیت شود ، آنگاه سازمانهای بزرگ هم می توانند این کار را بکنند . حالا در مفهوم جدیدی درست کرده اند به نام کارآفرین سازمانی یعنی سازمانهای بزرگ و عمومی کشور هم می توانند کارآفرینی داشته باشند . مثلا شرکت پست کارآفرینی جدیدی را ارائه کرد زیرا خدمات جدیدی را به مردم داد که قبل از آن وجود نداشته است . شرکتهای مختلف دیگر هم وجود دارند . اغلب افراد با شرکت زمزم آشنا هستند . در چند سال گذشته مدیران شرکت زمزم به دنبال بصیرتی بودند که چگونه می توانند نوشابه را کیفیتی بهتر بخشند .(آسترکی،مرضیه؛1389)
مهم این بود که چگونه ذهنیت منفی درباره این محصول را عوض کنند . آنها دریافتند که خلاءهای زیادی هست و به نوعی مفهوم سازی کردند . وجود این بصیرت و نیز وجود نوشابه رقیب بین المللی موجب تحول گردید . ولی رقیب نتوانست تاثیر خاصی در تولید بگذارد . برخی بر این باورند که با وجود رقیب تحول در زمزم حادث شد . اگر این نکته درست باشد سوال این است که چرا در صنایع دیگر مثلا در خودروسازی این تحول به وجود نیامد ؟ موضوع تغییر ماهیت سریع که در زمزم رخ داد تا حدودی به رقابت محدود مربوط می شود ولی مهمتر از آن بصیرت نیز وجود داشت .
مدیران شرکت زمزم تشخیص دادند در کشور ما نوشابه خانواده وجود ندارد . آنها این محصول خاص را در کشورهای دیگر نیز دیده بودند که البته به این مورد کارآفرینی تقلید گرایانه می گویند . خلاصه اینکه در زمزم استراتژی آنها برتری در سهم بازار است و در همه جا این ایده را تبلیغ کردند استراتژی برتری در سهم بازار ، برتری در کیفیت ، برتری در تنوع با شعار ذائقه ایرانی ، نوشابه ایرانی و ... این در واقع همان بصیرت بود که به استراتژی تبدیل شد . زمزم دارای سهم بازار 43 درصد بود مدیران دریافتند اگر این روند ادامه یابد از بین می روند و با اراده ای که داشتند سهم خود را حفظ کردند و برای آن شعار تهیه کردند و کیفیت دادند .
شیشه های نوشابه را عوض کردند آنگاه متوجه شدند که باید تنوع دهند . محصولات مختلف تولید کردند نتیجه اینکه افزایش تولید از 800 میلیون بطری به یک میلیارد و 800 میلیون بطری رسید که تنها در عرض 3یا4سال رخ داده است . یکی از ویژگیهایی که می تواند کارآفرینی را کشف کرد نرخ رشد تولید بالاست .
مسئله بعدی ، سرمایه گذاری در خطوط تولید است . در زمزم با تولید عصاره R&D با تحقیق و توسعه هم فعال شد حال آنکه قبلا عصاره نوشابه از خارج وارد میشد و حالا زمزم در خارج از مرزها هم سرمایه گذاری می کند . شرکت زمزم با دریافت ISO 9002 به سمت استانداردهای جهانی رفت و زمزم مشهد اولین استاندارد را در صنعت نوشابه سازی گرفته است .
استراتژی تبلیغات زمزم نیز با استراتژی تولید آن هماهنگی داشته است . در تبلیغات ، شرکت زمزم برای بچه ها برنامه ریزی کرد تا با برنامه تبلیغاتی ، مدرسه موشها ، بچه ها را آماده کند و با توجه به اینکه سهم بازار زمزم هم اکنون افزایش داشته و رضایتمندی مشتری را نیز به همراه دارد .
بهره وری کارخانه و کارکنان و نیاز به حقوق و دستمزد آنها بهبود یافته است به هر صورت ما نیز اکنون به این باور جدید می رسیم که ایرانی متعهد مهارت متخصص می تواند با نوشابه ساز خارجی رقابت کند . زمزم در مشهد با نوشابه های خارجی به خوبی رقابت کرد و سهم بازار خود را حفظ کرده است . و بقای خود را تامین نمود . همین موارد نتایج حاصل از اثر کارآفرینی در رشد و بهره وری است .
نتایج حاصل از بکارگیری کارآفرینی در افزایش رشد بهره وری
نام شرکت
|
فعالیت های کارآفرینانه
|
زمزم
|
افزایش تولید محصول ، ISO 9002 ، سرمایه گذاری خارجی ، سود
|
ایران کشمیر
|
افزایش صادرات ، سرمایه گذاری خارجی ، توسعه داخلی ، سود
|
تولیدی تهران
|
افزایش صادرات ، افزایش تولید ، تنوع در طراحی ، سودآوری بیشتر
|
چوب شمال
|
صادرات ، افزایش تولید ، روحیه مشارکت ، سود ، دستیابی به بازارهای جدید
|
شرکت ایران کشمیر که کمتر شناخته شده است و صادراتش هم اکنون به 15 میلیون دلار می رسد موفق شد سرمایه گذاری خارجی را به ایران جلب کند و با توسعه داخلی ظرفیت آن افزوده شد و ضمن آن خط تولیدی جدید نیز به کار انداخته است .
تولیدی تهران نیز با محصولاتی از قبیل سفره ، پتو ، ملامین و ... این شرکت 20 هزار دلار صادرات داشت که با کارآفرینی صادرات شرکت به حدود 50 میلیون دلار رسیده است .
شرکت صنعت چوب شمال که شرکتی در حال زیان بوده با مدیریت مشارکتی تحول یافت ، ضایعات کنترل گردید و با افزایش تولید صادرات به 500 هزار دلار رسید .
اگر به دنبال راه حل های جدید هستیم نخست باید ببینیم آیا اندیشه صحیح را به وجود آورده ایم یا نه ؟ فضای کشور باید به گونه ای طراحی شود که کارآفرینان رشد کنند بایستی محیط کارآفرینی را تقویت کرد تا کارآفرینان رشد کنند .
کارآفرینی و اقتصاد
دامنه تاثیرات کارآفرینی بر جامعه بسیار وسیع است ، از تغییر در ارزشهای اجتماعی تا رشد شتابان اقتصادی محققان تغییرات مختلفی را که رواج فرهنگ کارآفرینی در یک جامعه ایجاد می کند ، بررسی کرده و آثار آنرا از دیدگاههای متفاوت مورد بحث قرار دادهاند .
برخی از تاثیرات ذکر شده عبارتند از : ایجاد ثروت، اشتغال زایی ، ایجاد توسعه فناوری ، ترغیب و تشویق سرمایه گذاری ، شناخت ایجاد گسترش بازارهای جدید ، افزایش رفاه ، ساماندهی و استفاده اثربخش از منابع ، افزایش بهره وری .(زارع ، یکتا،1387)
رابطه کارآفرینی و اقتصاد
پیامدهای مثبت توسعه کارآفرینی در اقتصاد کشور بیش از سایر اثرات آن مورد توجه قرار گرفته است . محققان باور دارند که کارآفرینان از رسیدن نظام اقتصادی به تعادل ایستا ، جلوگیری می کنند و به واسطه رفتارهای فرصت جویانه خود ، اقدام به فرصتسازی برای کلیه نظام اقتصادی می کنند ، تاثیرات دیگری نظیر ایجاد اشتغال و رشد اقتصادی نیز مد نظر پژوهشگران بوده است.(تاج آبادی ، رضا؛1388)
کارآفرینی و پایه های شکل گیری اقتصاد نوین ، رشد اقتصادی و اشتغال اقتصاد در ابتدای هزاره سوم میلادی شاهد دگرگونیهای شگرفی بوده است. انقلاب فناوری اطلاعات و تغییر در ترکیب نیروی کار به نفع نیروهای دانش محور ، از زمره تغییرات است . شاید مهمترین روندی که در اقتصاد دیده می شود ، حرکت به سوی نظام اقتصادی با ماهیت شبکه ای است .در چنین اقتصادی کنترل و تخصص منابع بصورت توزیع شده صورت می گیرد و نقش شبکه های اجتماعی در رشد و توسعه اقتصادی به مراتب بیش از نظام متمرکز برنامه ریزی دولتی خواهد بود.
نقش کارآفرینان در رویکرد شبکه مدار به مراتب پررنگ تر از رویکرد اقتصاد کلاسیک است . کارآفرینان در شبکه های اجتماعی اقتصاد نوین ، نقش عناصر فعال را ایفا می کنند و موجب ارتقای بازده سرمایه های مادی و انسانی می شوند. ویژگی بارز اقتصاد امروز ، تغییرات سریع است . کشورهایی می توانند درچنین اقتصادی موفق باشند که قابلیت تطبیق با این تغییرات را داشته باشند.
کشورهایی که در آنها میزان فعالیتهای کارآفرینانه بالاتر است ، به واسطه طبیعت کارآفرینی در تطبیق با تغییرات ، قادرند موقعیت بهتری را در اقتصاد جهان کسب کنند.
تحقیات انجام شده نشان داده است که رشد اقتصادی با سطح فعالیتهای کارآفرینانه همبستگی مثبت دارد . به عنوان مثال در تحقیق GEM 1 که سالیانه فعالیتهای کارآفرینی و تاثیرات آنرا در کشورهای مختلف مورد بررسی قرار می دهد و در حال حاضر در بیش از 20 کشور جهان صورت می گیرد ، این نتیجه بدست آمده است که نرخ رشد اقتصادی یک کشور رابطه معنی داری با سطح فعالیتهای کارآفرینانه آن کشور دارد.
همچنین کارآفرینان در ایجاد اشتغال نیز نقش مهمی ایفا می کنند . تقریباً نیمی از کارکنان کشورهای توسعه یافته در کسب و کارهای کوچک مشغول فعالیت هستند. کسب و کارهای کوچک بیشتر مشاغل جدید را ایجاد می کنند ، سهم این کسب و کارها در بازار کار در حال افزایش است.
کسب و کارهای کوچک از سال 1980 تاکنون در اقتصاد آمریکا بیش از 34 میلیون شغل ایجاد کرده اند . حال آنکه از تعداد کارکنان شرکتهای بزرگ در این کشورها کاسته شده است. علاوه بر آن،کسب و کارهای کارآفرین بیش از 67 درصد از نوآوریها را در زمینه فناوری و حدود 95 درصدازنوآوریهای منجربه تحولات بنیادی درعرصه صنعت پدیدآورده اند.
کارآفرینان از طریق ایجاد فناوری ، محصولات و خدمات جدید ، قدرت انتخاب مصرف کنندگان را افزایش می دهند و با افزایش بهره وری کار ، سرگرمیهای نو ، بهداشت و سلامت ، تسهیل ارتباطات و ... موجب افزایش کیفیت زندگی بشر می شوند.
در واقع کارآفرینان بیشترین بخش نسل جدید صنایع را ایجاد کرده اند که می توان از رایانه های شخصی ، تلفنهای همراه ، خرید از طریق اینترنت و صنعت نرم افزار نام برد.
تاثیر کارآفرینی در رشد اقتصادی
یکی از مباحث جدید و مفاهیم نو ، نقش کارآفرینان در توسعه پایدار در جوامع ، بخصوص با پتانسیل رشد بالاست . جوامع خواهان تحول و تغییر می باشند .
امروزه فرد روشنفکر ، دانشگاهی ، نخبگان وکسانی که به نحوی با دنیای بیرون ارتباط دارند، این سوال جدی درذهنشان نقش بسته است چرا هر روز عقب می افتیم و به مشکلاتمان اضافه می شود.
جالب اینکه هر کس خود را از نظر فردی با سایر افرادو کارگزاران در نظامهای دیگر مقایسه می کند به شدت این احساس در او تقویت می شود که ما در سطح فردی چیزی کم و کسر نداریم واز نظر سواد، هوش و مهارت و ... مانند آنان وشاید بهتر ازآنان قدرت تجزیه و تحلیل داریم ، پس موانع رشد سریع و عقب ماندگی ها کجاست . همانگونه که اشاره شد کارآفرینی از جمله مفاهیم جدید و مقوله های مطرح در رشد اقتصادی است.
فرد کارآفرین دارای ایده و فکر جدید است که با طی فرایندی کسب و کار (تشکیل و راه اندازی شرکت) را ایجاد مخاطرات محصول را قبول و خدمت جدیدی را ارایه می کند . بنابراین کارآفرین به عنوان فردی که از آن شومیتر به عنوان محرک و موتور اقتصادی یاد می کند ، بایستی تشریح گردد و تاثیرات نقش در فرایند تقویت جامعه و رشد اقتصادی تعیین گردد.(زارع؛1387)
فرایند کارآفرینی درسه سطح مورد توجه مخاطبش درجامعه قرارمی گیرد . این سه سطح عبارتند از :
سطح محیط
|
سطح شرکت / سازمان
|
سطح فردی
|
- محیط فرهنگی
- محیط قانونی
- زیرساخت علمی ، تحصیلی
- شرایط مالی
- ساختار صنعت
|
- استراتژی
- بازار یابی
- مالی
- رهبری وسازمانی
|
- ویژگیهای محیط شناختی کارآفرینان
- ویکرد فردی – ویژگیهای کارآفرینان
- رویکرد رفتاری رفتارکارآفرینان
|
اما مطلب مورد توجه دیگر این است که کارآفرینی چگونه به انجام می رسد وفرایند تأسیس وایجاد فعالیت کارآفرینانه درجامعه ، چه می باشد .
کارآفرینان معمولاًَ ابتدا مقدمات و سپس کار تأسیس و در نهایت کارتوسعه را سپری میکنند . بنابراین سه فعالیت درتأسیس و فرایند کارآفرینی در سه سطح مورد توجه مخاطبش در جامعه قرار می گیرد . این سه سطح عبارتند از :
1- مرحله پیش نیاز تاسیس
2- مرحله تاسیس
3- مرحله ایجاد یا توسعه
با توجه به مورد فوق میتوان گفت که :
1- مقوله کارآفرینی در سطح جامعه ، سازمان و فرد تاثیرات فراوان دارد.
2- عوامل گوناگون در تشکیل و رشد شرکتها تاثیر دارند که باید ملاحظه گردد.
3- نوآوری اساس کارآفرینی است و درجامعه باید به آن توجه گردد.
4- نقش آموزش و پرورش و آموزش عالی نیز بسیار با اهمیت می باشد.
5- فرایند ایجاد و تاسیس و بهره برداری و رشد شرکتها دارای اهمیت به سزایی می باشد که باید به دقت در خصوص افرادعلاقمند به کسب و کار ، مورد عنایت قرار گیرد.
GEM در سال 1999 یک مدل مفهومی را طراحی کرد تا درمورد این رابطه ارزیابی کند . رشد اقتصاد ملی هر کشور در راس این مدل با دو فعالیت موازی مرتبط می باشد :
1- نقش ایجاد شرکتهای بزرگ در رشد اقتصادی
2- نقش شرکتهایی که مستقیماً مرتبط با فرایند کارآفرینانه هستند
نقش ایجاد شرکتهای بزرگ در رشد اقتصادی کشور همواره مورد توجه بوده است و این موفقیت و هدف اتحاد سیاستهای بافت اجتماعی ، سیاسی ، فرهنگی هر کشور می باشد.در بسیاری از مطالعات نقش شرکتهای بزرگ در رشد اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است.
نتیجـه گیـری
اکنون که این امید شکل گرفته است که بحران اقتصادی باید مهارشود، تقویت وایجاد شرایطی محیطی برای رشد کارآفرینان درسطح کلان ضرورت دارد . دولت ازطریق شناسایی وبکارگیری آن دسته ازعوامل محیطی ،اقتصادی ، فرهنگی و اجتماعی که ظهور کارآفرینی را تسهیل میکند ، میتواند زمینه مناسب را فراهم کند، چرا که کشوری که دارای تعداد زیادی کارآفرین باشد از محرکهای تجاری و اقتصادی قویتری برخورداراست .
دربیشتر کشورهای روبه رشد واز جمله ایران ، مسئله رشد اشتغال وپدیدة بیکاری به عنوان یکی از مشکلات اقتصادی محسوب می شود ،لذا اهمیت ونقش کارآفرینی درایجاد فرصتهایی برای اشتغال ودرنتیجه افزایش بهره وری ورشد اقتصادی را نمی توان نادیده گرفت . درکارآفرینی بحث ازبکارگرفتن فکر، ابتکار ، خلاقیّت و فرصت آفرینی است .لذا برای دستیابی به آن ، درابتدا باید جنبه ها وابعاد گوناگون کارآفرینی راشناسایی کرد وسپس با سرمایه گذاری ، این ابزار اقتصادی را تقویت کرد . دراین بین ، دولت دربستر سازی برای کارآفرینی نقش بسیار مهمی دارد . و میتواند فرهنگ ارزشی کشور را تغییر دهد واز طرفی ، بخش دولتی یکی از بخشهایی بوده که تأثیر به سزایی درفرصتهای شغلی داشته است .(تاج آبادی ؛1388)
توسعه کارآفرینی مقوله مهمی است که دولتها با اجرای برنامه ها وسیاستهایی در راستای آن گام بر می دارند . هرچند درهرکشوری بنا به مقتضیات آن ، اهداف خاصی در راستای منافع آن کشور از توسعه کارآفرینی مد نظر قرارمی گیرد ، ولی درمجموع دولت ها اهداف همانندی را دنبال می کنند .
از مهمترین این اهداف می توان به افزایش اشتغال ، توسعة اقتصادی ، افزایش رقابت دراقتصاد وتوسعه کارایی بازار، افزایش نوآوری و توسعه انتشار فناوری ، کمک به افزایش صادرات ، دستیابی به توسعه منطقه ای ، کاهش انحصارشرکتهای بزرگ وتمرکز زدایی و افزایش مشارکت بخش خصوصی دراقتصاد اشاره کرد . برای دستیابی به این اهداف ، دولتها باید شناخت کاملی ازمشکلات کسب وکارهای کوچک داشته باشند .
پیشنهادات و توصیه های کاربردی :
o ایجاد تفکر استراتژیک به عنوان بسترلازم برای بهبود عملکرد سازمانی
o توسعه مدیریت خلاق ، خطرپذیر و کارآفرین به عنوان یکی ازمحورهای استراتژیک توسعه . ایجاد خلاقیت و کارآفرینی دربالا رفتن نوآوری سهم بسیاربه سزایی دارد .
o ایجاد یک مدل برای کارآفرینی سازمانی و لحاظ کردن یک مدل مخصوص و مناسب با توجه به ویژگی خاص برای هر سازمان ارگانیک .
o توسعة فرهنگ کارآفرینی در سازمانها و نهادینه کردن خلاقیت درآنها.
o پاداش دادن به کارآفرینان در توسعه پروژه های نوآورانه .
o آموزش کار آفرینی در اثر جمع افزائی توسعه بلند مدت اجتماعی
o قوانین و مقررات مالی و مالیاتی به گونه ای تدوین شود که انگیزه لازم جهت فعالیتهای کارآفرینی بوجود آید .
o خرید تولیدات شرکتهای کارآفرین و سایرمحصولات داخلی باید با برنامه ریزی مناسب مورد حمایت دولت قرار گیرد ، به گونه ای که ضمن ایجاد انگیزه برای تولیدات داخلی به رقابت پذیر بودن محصولات نیز توجه شود .
o مراکز مالی حمایت کننده از کارآفرینان در سراسر کشور فراگیر گردد . دولت ومؤسسات مسئول توسعة فناوری با مکانیزمی مناسب این مراکز را پشتیبانی وبخشی از ریسک سرمایه گذاری را قبول نمایند .
o سازمانهای توسعه ای باید با حمایت مالی وهمکاری دانشگاهها نسبت به ایجاد مراکز توسعه کسب و کارکوچک (SBDC) تلاش جدی نموده تا هسته های کارآفرینی دراین مراکز شکل گیرند .
o بخشهای تحقیق وتوسعه (R&D) شرکتها باید حمایت شوند و به نقش کارآفرینان درتولید محصولی جدید و فرایندهای نو در تولید بها داده شود . میدان رشد برای افراد خلاق وکارآفرین باز شود ، تا هم افزایی لازم درمراکز تحقیق و توسعه بوجود آید وانگیزه کارمضاعف گردد .
o انجام تحقیقات بنیادی به عنوان پایه و اساس تولید علم وتحقیقات کاربردی به عنوان بکارگیری مبانی علمی درتوسعه فناوری مورد حمایت ونتایج حاصله بطورپیوسته ارزیابی و دستاوردهای آن به زبان ساده درسطح جامعه ترویج می شود تا در ذهن جوانان شکوفههای نوآوری وخلاقیت شکل گیرد .
o نقش کارآفرین در رشد وتوسعه صنعتی و اقتصادی و ایجاد اشتغال درجامعه باید به صورت یک باور همگانی درآید واین اعتقاد بوجود آید که در دنیای امروز و دراقتصاد دانش محور، رشد و توسعه از طریق نوآوری و خلاقیت امکان پذیر است
منابع :
- دلجویی، شهیر،کارآفرینی و خلاقیت،چاپ اول ،رشت،1388
- فیض بخش ،دکتر سعید علیرضا،عبدالهی ، آمنه ،کارآفرینی عمومی ، تهران ،چاپ اول 1389
- عبدالملکی ،جمال؛یوسفی افراشته ،مجید؛پیرمحمدی ،مهرداد؛درک رو ،مهدی ؛محمدی ،شیروان؛ بررسی رابطه مهارت های کارآفرینی با کارآفرینی سازمانی ،توسعه کارآفرینی سال اول ،شماره سوم ،زمستان 1387
- شعبانی ،حسن. روشها و فنون تدریس،تهران،انتشارات سمت
- صمد آقایی،جلیل،از کارآفرینی تا جان آفرینی ،مجله تدبیر شماره 87،آبان 1377
- فیض بخش بازرگان ،سید علیرضا،عبدی،مجید،فرآیند شناسایی فرصت های کارآفرینانه،دومین کنفرانس ملی مهندسی صنایع دانشگاه یزد،1387
- صالفی آرانی ،محسن،فرهنگ سازی خلاقیت ،نوآوری و کارآفرینی عاملی جهت بهبود و توسعه سازمان ها ،اولین کنفرانس بین المللی مدیریت ، نوآوری و کارآفرینی،27و28 بهمن 1389،شیراز
- جورطالشی نسیبه ، کارآفرینی با محوریت توسعه سازمانی ،اولین کنفرانس سالیانه مدیریت ،نوآوری و کارآفرینی ،شیراز 27و28 بهمن 1389
- رضائیان ، علی ،مبانی سازمان و مدیریتتهران،انتشارات سمت،1383
- زارع ،یکتا،کارآفرینی و نقش آن در رشد و توسعه اقتصادی،اولین همایش ملی توسعه فعالیتهای اقتصادی دانشگاه تهران،1387
- تاج آبادی ،رضا،مشایخی کریم،لاهوتی سعید ،نقش و توانایی های کارآفرینی در ارتقاء بهره وری ،اقتصاد نوین کارآفرین1388
- سلیمانپور،محمدرضا،فرج اله حسینی ،سید جمال،کارآفرینی،رویکردی موثر جهت جهت توسعه فناوری نانو،دانشگاه پیام نور گرمسار،آذر 1388
- احمدپور داریانی ،محمود؛بهمن پور زهرا،آموزش کارآفرینی و مهارت های کسب و کار در مدارس،تهران1385
- زاهدی،شمس السادات ،تحلیل سیستمی از عوامل تاثیر گذار بر پدیده کارآفرینی،مجموعه مقالات کارآفرینی و فناوری های پیشرفته ،انتشارات دانشگاه تهران،چاپ اول 1382
- آسترکی ،مرضیه؛کارآفرینی و سازمان های آینده ،اولین کنفرانس بین المللی مدیریت،نوآوری و کارآفرینی ،شیراز 1389
- صالحی امیری،سید رضا،الزامات توسعه فرهنگ کارآفرینی ، چاپ اول
- مقیمی ،سیدمحمد،کارآفرینی و عوامل محیطی موثر بر آن
- احمدپور داریانی،محمود،مقیمی،سید محمد؛1387
- حسینی لرگانی،سیده مریم ؛میرعرب رضی،رضا ؛ رضایی ،سعید 1386
20.Dr. mohammad reza zabihi &hamid erfaniyan , khanzadeh,entrepreneurship students awayto improw the intellectual capital of universities 2010
21.morris,M.H&lewis,p.s the determinat of entrepreneurial activity implication for marketing European,journal of marketing,19551
22.szilagoy,A.dand Wallace , MJ.entrepreneurship,1987
[1]. Bachanan
فهرست
چکیده
مقدمه
درک مفهوم کار آفرینی
تعریف کار آفرینی
مسیر تاریخی و رئند تکامل کارآفرینی
تعریف جوزف با رویکرد اقتصادی
تعریف دیوید مک کله لند با رویکرد روانشناسی
تعریف پیتر دراکر انواع کارآفرینی
کارآفرینی فردی
کارآفرینی سازمانی
کارآفرینی اجتماعی
انواع رهیافت های کارآفرینی
رهیافت محتوایی
رهیافت فرآیندی
کارآفرینی در اسلام
ویژگی های کار آفرینان
فرآیند کارآفرینانه
شناسایی و ارزیابی فرصت
تدوین طرح تجاری
تعیین منابع مورد نیاز
اداره بنگاه
عوامل موثر بر فرآیند جستجوی اطلاعات کارآفرینانه
مولفه های توسعه کارآفرینی
مهارتهای کارآفرینی
اهمیت و ضرورت کارآفرینی
بهره وری
تعاریف بهره وری
اهمیت رشد و ارتقا بهره وری
کارآفرینی و بهره وری عظیم ملی
یک پدیده چند بعدی
بهره وری در سطوح مختلف کارآفرینی
مراحل و جنبه های اصلی کار
کارآفرینی و اقتصاد
رابطه کارآفرینی و اقتصاد
تاثیر کار آفرینی در رشد اقتصادی
نتیجه گیری
پیشنهادات و توصیه های کاربردی
منابع